نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

دیروز سالروز درگذشت خانم رخشنده اعتصامی معروف به "پروین اعتصامی" مشهورترین شاعر زن ایرانی  معاصر در سن 35 سالگی بود. من علاقه زیادی به شعرهای ایشون دارم و فکر کنم به دلیل معاصر بودن و سبک شعری مناظره و روحیه ظلم ستیزی در اشعارشون  مشهور شده باشند. جالبه که این شعر  رو در 8 سالگی گفتند:

نخودی گفت لوبیایی را کز چه من گردم این چنین، تو دراز؟
گفت: ما هردو را بباید پخت چاره‌ای نیست، با زمانه بساز

من نقش اساتید مهمی از جمله استاد ملک الشعرای بهار ، استاد علی اکبر دهخدا و پدر گرامیشون رو در پرورش این بانوی شاعر چیره دست بی تاثیر نمیدونم. متاسفانه چون تخصصی در حوزه شعر ندارم  نمیتونم وصف کامل ایشون رو داشته باشم ولی توصیه میکنم حتما شرح حال ایشون رو در ویکیپدیا که دم دست ترین منبع است و البته خب شاید سندیت و اعتبار زیادی نداشته باشه بخونید..البته نمیدونم  کتابی هم در این زمینه هست یا نه  ...خیلی نکات جالب و نشنیدنی  از ایشون رو که اصلا اطلاع نداشتم در ویکیپدیا خوندم خصوصا در رابطه با ازدواج و مرگ ایشون.. شعری ظاهرا استاد محمدحسین شهریار در مورد پروین اعتصامی گفتند. من معمولا اشعار رو از این سایت میخونم...روحشون شاد...

۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۰۳ ، ۱۴:۲۱

به دست خود که کند با خود این که من کردم ؟    کهای توبه ام آخر ز احمقی تا کی؟


چه نسبت است که من می کنم به روی و لبت  ....انار دانه گل سرخ و ارغوان یاقوت

کهای لعل تو باشد اگر ز بهر ردیف....زمان زمان بنشانم یگان یگان یاقوت


کها= خجالت و شرمندگی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۰۳ ، ۰۹:۴۵

ترمهایی که تدریس ندارم خیلی سخت میگذره، اول سال که یکی از دانشجوهای چند سال قبلم پیام تبریک سال جدید داد خوشحال شدم، امروز هم که رادیو گوش میکردم و متوجه شدم صدابردار اون برنامه رادیویی دانشجوی خودم بوده واقعا حس خوبی داشتم...

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۰۳ ، ۱۷:۱۲
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۸ فروردين ۰۳ ، ۱۵:۵۹
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۸ فروردين ۰۳ ، ۱۵:۵۸