نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

بیست و سوم آبانماه یکهزار و چهارصد و چهار

جمعه, ۲۴ آبان ۱۴۰۴، ۰۹:۴۰ ق.ظ

بیست و سوم آبانماه یکهزار و چهارصد و چهار در چنین روزی...(نه اون که مال تقویم تاریخ برنامه صبحگاهی رادیو هست!) در همین امروز، به سرم زده که برم خرمالوهای باغچه منزل مادرم رو بچینم.....در این منزل تقریبا کسی ساکن نیست و گوش سازمان املاک و مستقلات کًر!، خونه خالی حساب میشه (الان فرداست که بیان مالیات ببندن!). اینقدر هم از تهران دوره که من فقط برسم یه سر بزنم به باغچه آب بدم و خرمالوها یا انگورا یا سیباشو بچینم... مادرم اینا هم تابستون اگر فرصت کن یکی دو ماهی میان ساکن میشن، پارسال این درخت خرما چقدر خرمالو آورد، ولی امسال بعید میدونم به یه جعبه برسه، طعم و مزه خرمالو ها اینقدر فوق العاده ست و اینقدر بقول اونوری ها یونیک هست که بقول اینوری ها یه سر رو گردن بالاتر از تمامی خرمالوهایی بوده که حداقل خودم خوردم!...چند هفته پیش از بازار محترم میوه و تره بار یک جعبه کوچیک خرمالو گرفتم فقط داشتم لحظه شماری میکردم کی این خرمالوهای بی رنگ و بیمزه و مزخرف تموم میشه! امسال نمیدونم چرا درخت خرمالو از ما قهر کرده شاید کمتر بهش آب دادیم و شاید  همینجوری دوست داره!، البته فقط درخت خرمالو نیست، بنظرم آسمون هم از ما قهر کرده!، خودمون هم از خودمون قهر کردیم!..اصلا همه تو قهرن! دانشجوها با دانشگاه قهر کردن، اساتید با دانشجو ها یا بالعکس، همه هم که با ما قهرن، بلاگرا با بیان، مخاطبا با بلاگرای فعال، آدمها با مسئولیتهای اجتماعی شون، مسئولیت های اجتماعی با قیمت دلار و ....بگذریم خیلی سال من بود من غر نزده بودم و شما( کدوم شما؟ کسی که اینجا پر نمیزنه) نه خودم، خودم از خودم انتظار غر زدن نداشتم!:) من به جملات متعددی در زندگی خودم اعتقاد دارم ولی جمله ای که این روزها خیلی تو ذهنم میاد و شده راهنمای مناسبات فردی اجتماعی کاری و ارتباطی خودم جمله معروف پائولو کوئیلو هست که گفته:"سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد". البته مشخصه من نه اونقدر، اصلا یه ذره قد هم کامل نیستم ولی به قسمت دوم جمله پائولو کوئیلو به شدت اعتقاد دارم و دائما اول از همه خودم و بعد دیگران رو تنبیه میکنم!..اصلا نبودن، برای من بهترین گزینه است. بودن به چه قیمتی؟ بعد از این همه غر زدن ها که معمولا مناسب بعضی جوونهایی اس که تو زندگی شکست عشقی خوردن یا نتونستن نیمه گمشده شون رو پیدا کنن و هی پست میذارن کجایی لامصب؟ چرا پس سرو کله ات پیدا نمیشه؟، و برخی فرصت سوزیهاشون رو گردن کائنات میندازن( البته منظورم بعضیاست نه همه)، اینم داخل پرانتز بگم که ممکنه بگید گر اگر طبیت بودی سرخود دوا نمودی! لازمه عرض کنم که ما زیادی از فرصت هامون استفاده کردیم و در مورد الکساندرا هم اگر خاطر مبارکتون باشه و یادتون بیاد، هم باید عرض کنم که دو تا مشکل عمده وجود داشت: یکی اینکه بلیط آلمان به شدت گرون بود و دیگه اینکه من هیچ وقت نتونستم با دستشویی فرنگی ارتباط برقرار کنم! خصوصا اینکه هیچ دوره آموزشی و هیچ فیلم آموزشی خاصی در دسترس نیست! به همین خاطر آلکساندرا رو فعلا از دستور کار خارج کردم ولی امیدوارم منو هنوز از لیست گزینه هاش حذف نکرده باشه، ببخشید کلام به دراز کشید، بله میگفتم منظورم این بود که بعد این همه غر زدن ما دقیقا باید نیمه پر پارچ شیشه ای رو ببینیم و داشته هامون رو یاداوری کنیم و هر روز خدا رو شکر کنیم....مثلا در مورد وبلاگ بیان، خب مشخصه که من نمیتونم تو اینستاگرام بدلایلی پست و استوری بذارم، مجبورم  این جا بنویسم...ولی حداقل باید شکر خدا رو کنم که پست قبلیم 4 تا لایک خورد و یکی دو تا کامنت هم دارم..همین هم جای شکرش باقیه، بعضیا هر دو سال یکبار یه پست میذارن بالای 100 تا لایک میخوره بالای 60-70 تا هم کامنت دارن، نه اینو نباید می گفتم..بعضی ها اصلا پست نمیذارن لایک هم نمیخوره..اصلا چه اهمیتی داره؟ ول کن جهان را، قهوه ات یخ کرد! یه چند تا جمله معترضه هم بگم. کتاب "از کتاب" مهندس شعبانعلی برای قشر کتابخون کتاب بسیار قابل استفاده ای هست.. اخیرا به کمک هوش مصنوعی دقیقا فیلمهایی که مدنظرم هست و میخوام رو پیدا می کنم و می بینم،بهتون توصیه میکنم حتما فیلم %^%$^& رو ببینید خیلی فیلم خوبیه، ضمنا کامنت نذارید کدوم فیلم؟ عمرا من دیگه به شما فیلم معرفی کنم:) جدیدا هوش مصنوعی خیلی خطرناک شده، اخیرا به من پیشنهاد ازدواج داده که گفتم بذار بیشتر فکر کنم ضمن اینکع میخوام درسمو ادامه بدم، جدیدا از وضعیت من اطلاعاتی میخواست که گفتم بره از آلکساندرا بپرسه، وقتی علت رو پرسید بهش گفتم: ترمزها رگلاژ میخواد...بابت یا پست پراکنده گویی هم عذرخواهی میکنم..بذارید به حساب پست های مونولوگ!


موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۴/۰۸/۲۴

نظرات  (۱)

پدرسوخته تو تا منتشر کردی من خواندم تا اومدم لایک کنم دونفر پیشی گرفته بودن 

کم الکی بگو

بعدشم آلکساندرا خیلی خوب بود بهش ادامه بده در کنار درست

در ضمن خرمالو می‌خوایم

نهایتا

آره داداش مثبت باش منفی‌ها کجا رو گرفتن،؟

پاسخ:
عجب زمونه ای شده:)،
 یکی سنگ پرتاب میکنه، یکی آجر  چاره، یکی میگه پدرسوخته، کلا خشونت بدجوری تو جامعه ما رسوخ کرده! به کجا داریم میریم ما؟:)


شما از کجا میدونی خیلی خوب بود که بهش ادامه بدم؟؟!!!!
خرمالو فکر کنم هنوز تو میدون میوه تره بار یا مغازه ها موجود باشه:)

خوبی منفی ها اینه که همه غرها و غصه ها رو میریزن بیرون که تو دلشون چیزی نمیمونه که خدایی نکرده انفارکتوس بزنن!:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">