نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

سفر به سرزمین آق قویونلوها و قراقویونلوها

چهارشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۵۳ ق.ظ

میگم بد نباشه یه وخ بجای سفرهای سیاحتی تفریحی، سفرهای کاری پروژه ای برای من پیش میاد!

سفرهای یه روزه در اوج خستگی و فشردگی

بدلیل ظیغ؟ زیق؟ضیق؟ضیغ؟ وقت من هم خلاصه بگم

از بوق داگ(صبح زود)  یعنی ساعت 3و نیم حرکت راه افتادیم، 5و 20 دقیقه از تهران پریدیم با هواپیمائی آتا با یه بوئینگ نقلی از این MD ها

جالب بود یکی از همکارا دیر رسید، اونم خانمش رسونده بود! با کلی تاخیر،(علت تاخیر خانوما رو میدونید دیگه) دیگه جونمون به لب رسیده بود، خلاصه به هر جون کندنی بود خودمونو چپوندیم تو هواپیما

پرواز رفتنی خیلی راحت بود

شهر واقعا تمیزی بود و هوا خنک تر از تهران خراب شده!

شکر خدا نه سردرد گرفتم و نه خسته شدم

فقط شانس ما در طول روز 4-5 ساعتی برق رفت و حال ما رو کرد تو قوطی! بدون برق پروژه ما رو زمین میموند و امکان انجامش نبود..ولی شکر خدا حدود ساعت 3و نیم بعد از ظهر برق اومدو بهر جون کندنی بود خودمون رو رسوندیم به شرایط تست

تا ساعت 9 شب کارمون طول کشید و نهایتا با یه پرایدو (پراید به گویش شیرازی) رسیدیم فرودگاه

پرواز برگشت با زاگرس بود که همه عزا گرفته بودیم که حتما تاخیر رو شاخشه

ولی با ده دقیقه اینور و اونور تقریبا همون ساعت ده و نیم شب(مندرج بر روی بلیط) پرید

همون همکارم که خانمش رسونده بودش، دنبال غرابیه میگشت برای سوغاتی

نهایتا سرشو گول مالیدیم که از اینا تو فرودگاهم هست و الان داخل شهر پیدا نمیکنی

کلی هم تعریف کردم براش که واقعا خوشمزه است..همینطور هم هست

بالاخره تو فرودگاه پیدا کرد و خرید....به ما هم تعارف کرد...بابا معرفط!

با پرواز برگشت هم سفر راحتی داشتیم

حسابی هم گشنمه مون شده بود..دم زاگرس گرم که برای شام  ساندویچ مرغ آوردن.... جاتون خالی حسابی چسبید ..گمونم گوشت شد به بدن! شایدم نشد مهم نیست

تو فرودگاه باز این همکار ز.ز خانمش اومد استقبالش! یوخ نگید ما حسودیمون شدا...ابدا! (البته این همکارمون تا حالا سوار هواپیما نشده بود گمونم بهمین خاطر بود)

این دفعه علاوه بر خانمش بردار همکارمون هم اومده بود..من موندم اگر ما دو هفته بریم سفر کاری خارج از کشور گمونم کلهم اجمعین فامیلش بیاد استقبالش!

خلاصه بعد خداحافظی اومدم ماشین رو  از پارکینگ فرودگاه مهرآباد بردارم دیدم چه صفی! نگو کارتخون متصدی پارکینگ کار نمیکنه! خلاصه بعد کلی مصیبت و پیاده شدن رفتم از عابربانک پول گرفتم تقدیم دوست عزیزمون کردم........اصلا هم به اجداش بد و بیراه نگفتم...چون بالاخره پیش میاد دیگه...نه؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۵/۲۵

نظرات  (۸)

الان حالت خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:
بله خوبم
۲۵ مرداد ۹۶ ، ۱۲:۳۹ محمد حسین ظرافتی
سلام و احترام
وبلاگ بسیار خوبی دارید.
اگر تمایل دارید میتوانیم لینک ها را تبادل کنیم.
پاسخ:
سلام
ممنون
جغرافیام خوب نیست ولی فک کنم طرفای ما اومدین و رفتین :)
میدونستین خیلی بامزه تعریف کردین؟؟
پاسخ:
بله طرفای شما اومدم
عه؟ ممنون
۲۵ مرداد ۹۶ ، ۲۰:۵۲ بهارنارنج :)
خداقوت:)
پاسخ:
سپاس
آق‌قویونلو سلسله‌ای از ترکمنهای سنی بود که بر قسمت‌هایی از قفقاز، شرق ترکیه و شمال ایران از ۱۳۷۸ تا ۱۵۰۸ میلادی فرمان می‌راند. معنی لغوی آق قویونلو صاحبان گوسفندان سفید می‌باشد.
ترکمانان قراقویونلو (۷۸۰ - ۸۷۴ ق /۱۳۷۸ - ۱۴۶۹م) سلسله‌ای از حکمرانان ترکمن بودند که برای مدت نزدیک به یک سده بر مناطقی از غرب و شمال غربی ایران فرمانروایی کردند.
این ها دست نشانده های مغول بر بخشی از مناطق ایران بودن!
یعنی هیچ ربطی به تبریز من و تبریزی ها نداشتن!
پاسخ:
ببخشیدا پایتخت آق قویونلو ها تبریز بوده
تو همون ویکی پدیا ستون سمت چپ نوشته


اینم یه لینک دیگه:
http://figures-azerbaijan.blogfa.com/tag/%D8%B3%D9%84%D8%B3%D9%87-%D8%A7%D9%82-%D9%82%D9%88%DB%8C%D9%88%D9%86%D9%84%D9%88%D9%87%D8%A7

پس ربط داشت
شیرینی معروف تبریزم اسمش قرابیه است.
پاسخ:
قرابیه یا غرابیه؟
اگر دقت کنید گفتم این قوم ها بر مناطقی از غرب و شمال غربی کشور حکومت کردن و دست نشانده ی مغول ها بودن! دلیل نمیشه که چون پایتخت شون تبریز بوده ربطی به ماها داشته باشن! اونا مغول بودن. قرابیه درسته اه مرسی
پاسخ:
من که نگفتم ربطی به شما ها داره..در اصل ترکمن بودن
قرابیه یا غرابیه چه فرقی میکنه؟ مهم اینه که خیلی خوشمزه است
اصولا فک میکنم شهر من فاکتورهای خیلی زیادی برای تعریف شدن و برای معرفی کردن داشت که دیگه کار به این دو تا حکومت نمی رسید!
پاسخ:
بله بر منکرش لعنت
منم تبریزو دوست دارم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">