چاینا
برای من چین یه جور آلمان حساب میشه! تقریبا هر قله ای از موفقیت که به ذهنم خطور میکنه رو بجای اینکه تو مملکت خودم ببینم تو کشور چین می بینم! از پیشرفت اقتصادی و صنعتی و کشاورزی و... که بگذریم از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون یا از شما پنهون از خدا چه پنهون؟(چرا یه مسلمون پیدا نمیشه درست این اصطلاح آخر رو بمن بگه هر وقت میرسم به این اصطلاح واشر سر سیلندر میسوزنم!:) بیشتر مقالاتی که تو رفرنس ساجستد پروپوزالِ من هست حدود 85 درصدش برای چینی هاست!....بهتون گفته بودم چند سال قبل بنا بود برم پکن برای تحصیل؟ یادش بخیر..چقدر جدی گرفته بودم!..از قیمت بلیط هواپیما تا قیمت خورد و خوراک و زندگی تو چین رو هم درآورده بودم و داشتم کم کم اماده میشدم که برم!...شاید باورتون نشه فروردین سال 9x دقیقا با رویای تحصیل در چین گذشت.....به مدت یکماه کامل اطلاعات لازم رو کسب کرده بودم و داشتم آماده میشدم..باید زن وبچه ام رو هم میبردم..... بدون زن وبچه آدم تو چین دووم نمیاره!(لازمه یادآوری کنم که تجسس در زندگی آدمها اصلا کار خوبی نیست و اینکه بانو آلکس چی میشه پس و من چقدر یارانه و معیشتی میگرم به خودم مربوط میشه ؟ اصلا زن چینی نهایتا میشه راحل زن ارسطو که زنش بود و پاره تنش بود:)) اصلا هم نگران خورد و خوراک نبودم..فقط یه اتفاق کوچولو لازم بود که برنامه سفرمو بهم بریزه که متاسفانه افتاد ! و من هاج و واج روزها طول کشید تا دوباره خودمو پیدا کردم!....شنیدم حضرت علی(ع) یکی از راههای شناخت خدا رو همین بهم خوردن برنامه ریزی هایی که آدم برای خودش داره معرفی کردن...واقعا ما ادمها میشنیم کلی برنامه ریزی می کنیم و خب تقدیر و حکمت خدا چیز دیگه ای رقم میزنه....اگر من میزان علاقه ام رو به دانشگاهی که میخواستم تحصیل کنم و زندگی در چین برای شما بخوام توصیف کنم مطمئنم که یه چیزی جا میمونه و نمیتونم تمام و کمال براتون توصیف کنم!..بگذریم.....ما برای دیدن روی....چه سفرها کرده ایم چه خطرها کرده ایم!..یه کلیپی دیدم که پرستارای چینی بعد شکست دادن کرونا همه تو یه ردیف روی پله ها ایستادن و به ترتیب ماسک هاشونو برمیداشتن..چه صحنه باشکوهی و چه غرورآفرین و چه شادی بخش بود اون کلیپ.....نمیخوام وارد بحثای چالشی مقایسه نحوه برخورد چین و ایران با این ویروس کرونا بشم! ...ولی چیزی که مشخصه اینه که چینی ها هرچیو میخوان بهش برسن میرسن...ولی ما...یه زمانی هر کی از من برای خرید ماشین چینی مشورت میگرفت می گفتم خجالت بکش! ولی الان...چینی ها هر مشکلی که داشته باشن، هر چی نداشته باشن، هر جنبنده ای رو که بهش به چشم غذا نگاه کنن، هر خبط و خطایی داشته باشن، ولی بنظر من غرور ملی دارن، اعتماد به نفس ملی دارن، اقتدار ملی دارن، همبستگی ملی دارن، تولید ملی دارن و .....البته بنا ندارم مثل آدمای قشری نگر الکی چین رو بزرگ کنم!..اون ها هم معضلاتی دارن و قطعا ما ایرانیها هم نقاط قوتی داریم که از ما ملت بزرگی ساخته.....اصلا برای اینکه اعتماد بنفسمونو از دست ندیدم چرا بعد چین، ایران باید به ویروس کرونا مبتلا بشه؟ پس حتما ما هم یه ...ی هستیم!!!! مثل سالهای گذشته که فرهنگ ژاپن رو برای ما بولد کردن و همه دنبال الگو برداری از ژاپن بودن، تو این فکر بودم که واقعا راز موفقیت نسبی چین چیه؟ فرهنگش؟ فیلترینگ اینترنتش؟ اصلاحات اقتصادی آقای دنگ شیائوپنگ در سال 1979؟ یا....البته چند روز پیش که کتاب تافته های جدابافته رو برای بار دوم میخوندم روایت آقای ملکوگ گلدول از شالیکارهای چینی که به کشت برنج مشغول بودن ذهنم رو متوجه خودش کرد.. شالیکارهای چینی معتقدند:" کسی که سیصد و شصت رور در سال بتواند قبل از سحر بیدار شود، به یقین خانواده اش را ثروتمند خواهد کرد". به طور قطع و یقین الگوی پیشرفت برای هر کشوری به خصوصیات و فرهنگ و شرایط اون کشور بستگی داره و نمیشه عینا نسخه کشوری رو برای کشور دیگه تجویز کرد......
از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون!!
عه فکر کنم وقتی داشتم پست های قبلیتونو میخوندم به این محدوده زمانی ک میخواستین برین چین رسیده بودم؟؟!!
خودباوری ملی😐به نظرم رمز موفقیته...