چه طور جرات میکنی بگویی
از چشمانش معلوم است که آدم خوبی نیست؛از حرف زدنش پیداست که آدم بی پدر و مادری ست؛از راه رفتنش پیداست که لات بی سر و پایی ست؟
چرا کالبد انسانی،جسم،میتواند دستاویزی برای قضاوت باشد؟
و چرا حتی نام میتواند در تو آن حسی را ایجاد کند که احتمال نادرست بودنش وجود دارد؟
از چه میترسی؟
ازینکه مردی به دلیل چشمانی با رگهای سرخ،دست های آلوده ای داشته باشد؟
آیا تو باور گذشته ها نیستی؟"
"ویران باید کرد.
چه بسا معیارها را که فرو باید ریخت.
چه بسا مَثَل ها را،که فراموش باید کرد.
چه بسا سخنان بزرگان را، که دور باید ریخت.
چه بسا منطق ها را،که جواب باید گفت.
و چه بسیار بهانه ها و قوانین را،که دگرگون باید کرد..."
نادر ابراهیمی
@bakelasbashim