نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

سفرنامه شیرازووووو II

چهارشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۲۵ ب.ظ

تقریبا یکی دو هفته پیش بنا شد یک سفر یکروزه به شهر تیرازیس یا همون شیراز خودمون داشته باشیم.(تیرازیس اسم سابق شیرازه)ما سه نفر بودیم و یه لب تاب،با سه تا بلیط به قیمت هر کدوم نیم میلیون تومن! 6 صبح قرار گذاشتیم و حدود ساعت 7 و نیم  با اجازتون با هواپیمای فوکر 100 هلندیِ شرکت آسمان پریدیم چه پریدنی!

قبل از پرواز و تیک آف، خلبان هی فاز می‌داد و برامون صحبت می‌کرد، یکمی هم معطل شد گفت ترافیکِ روی باند زیاده و برای تیک آف یکم معطلی داره. نمیدونم چرا این همه ملت میخواستن برن شیراز! بعد خلبان گفت فصل بهاره و ممکنه بخاطر تغییرات آب و هوایی، تکون هایی در هواپیما داشته باشیم...تو دلم گفتم تو ما رو نکوبون به رشته کوه زاگرس! یه تکون دو تکون اشکال نداره:) یا بقول اون خانوم بازیگر تو جیب ما رو نزن!.... ولی انصافا خلبان خوبی بود و خیلی پرواز نرم و اسموتی داشتیم..

اینم هواپیماش (البته شیشه هواپیما کثیف بود علت تاریِ عکس همینه)من نمیدونم چرا روی خود هواپیما نوشتن: شیراز! یعنی تو خط شیراز-تهران کار میکنه؟ مگه ونِ دلیکاست؟! :) از هواپیما که پیاده شدیم سوار اتوبوسِ مخصوصِ فرودگاه شدیم و جالب اینکه اتوبوس 5 متر هم راه نرفت تا رسیدیم به ترمینال پروازی! همه‌مون خنده مون گرفته بود..می‌گفتیم خب همین 5 متر رو پیاده میومدیم دیگه! دیگه تیکه ها شروع شد که مگر نمیدونید اینجا شیرازه! حسش نیست پیاده برن! و .....البته ما مخلص همه شیرازیا هستیم...دیگه ملت سرگرمی دیگه ای که ندارن ..

تو مسیر رفت من باید فایلی رو آماده میکردم و تقریبا از سفر چیزی متوجه نشدم چون از ابتدا تا انتهای سفرِ یکساعته همش داشتم اسلایدهای پاور پوینتمو تنظیم میکردم...تا حالا تو عمرم از این غلطا تو هواپیما نکرده بودم!

رسیدیم به شیراز..قبلا خوشحال بودم که اردیبهشت به شیراز سفر می‌کنم ولی چشمتون روز بد نبینه! هوا به شدت گرد و غباری! تمومِ ماشینا گِلی! یه تاکسی سوار شدیم مثل ماشینای تویوتای جبهه ای.. همش گِلی بود! راننده می‌گفت داریم آماده می‌شیم بریم جنگ! تو دلم گفتم منم میام(با لحن  بابا پنجعلی!) ضمنا راننده تاکسی خاطرنشان کرد رفته خیار بخره وانتیِ خیار فروش گفته: می‌دونید قیمت دلار چند شده؟ ملت گفتن:" نه! ما اومدیم خیار بخریم نه دلار!" که وانتی خیار فروش گفته باشن: دلار شده 9400 تومن! (این جوسازیا طبیعیه ملت ایران به راه خودتون ادامه بدید..البته ملت ایران یادتان هست که در این پست استدلال کردم دلار تا 14000 تومن هم جا داره! )

 

رسیدیم به شرکت...دو تا جلسه داشتیم.. یکی قبل ظهر و یکی بعد ظهر...ولی ناهارشون جالب بود..برنج ِجوجه کباب، گمونم برنج دودی بود و کنار غذا علاوه بر سالاد شیرازی، یک شیشه آبغوره و یک شیشه هم ترکیبِ عرق نعنا و گلاب گذاشته بودن...چقدر شیرازیا حواسشون به همه چی هست! (ببینم انتظار ندارید که عینِ این ندید.بدیدا از میز غذامون اونم جلوی همکارام براتون عکس بگیرم؟ واقعا دیگه نمیشد و زشت بود!)

اما برگشت مون...تقریبا ساعت 4 بود..همون مدل هواپیما و همون شرکت هواپیمایی..با این تفاوت که من از همکارا دور افتادم و نزدیک موتور هواپیمای فوکر و نزدیک بال نشستم...با سروصدای موتور که واقعا رو نِرو بود...از بیکاری موفق شدم یکم خودمو بزنم به پررویی و تا تونستم عکس گرفتم..امیدوارم ذوق و قریحه‌ی نداشته‌ی منو در عکاسی شماتت نکنید و با تشویق ها و کامنت هاتون منو به عکاسی در سفرهای آینده تشویق کنید..

اول از یه مگس شروع می‌کنم که هواپیمای ما بزور این مگس شیرازی رو با هواپیما به تهران منقل کرد که تیرونی بشه!...خدا بدادش برسه با آب و هوای تهران!

ایشون هستن......پیدا نیست؟ روی قسمت بار...دقیقا اینجا

خوشبختانه نزدیک پنجره بودم و میدان دیدِ تقریبا نصفه و نیمه ای داشتم و با همون میدان دید چند تا عکس هوایی گرفتم که گمونم بد نشده باشه..این اولین تجربه‌ی من در عکاسی هوایی بود...تجربه بدی نبود بنظرم (بگذریم که مثل بعضیا نزدیم به کوه و کمر و حتی کواد کوپتر نداشتم و موزیک ویدئو هم نساختم!...بجای کواد خود هواپیما قبوله گمونم..خودتون هم یه آهنگی زیر لب ضمضمه کنید بیزحمت!اگر یکم عکسها تاره تخثیر کثیفی شیشه هواپیماست....انتظار نداشتید که برم بیرون هواپیما و شیشه شو تمیز کنم؟!) اینم عکسها:

یک

دو

سه (بر فراز ابرها)

چهار

پنج

شش

هفت

هشت (ارتفاع پائین تر و نزدیک باند فرودگاه مهرآباد)

نه

ده

یازده

دوازده

سیزده (هنگام فرود و حرکت روی باند فرودگاه- بالک های روی بال برای ایجاد اصطکاک با هوا باز شدن)

چهارده (مهماندارای وظیفه شناس.....یه آقا و خانم پیر بودن که خودشون توانایی پیاده شدن رو نداشتن و صبر کردن همه پیاده بشن و بعد به کمک مهماندارا پیاده شدن..یکی از مهماندارا خیلی با شخصیت و مودب بود و من نمیدونم چرا تو سفر همش تشنه ام می‌شد و بهش زحمت میدادم که برام آب بیاره! من که بهش بیست میدم...همش احساس میکردم میشناسمش!..البته تو دانشگاهی که تا ترم پیش درس میدادم هم رشته اویونیک بود و هم رشته مهمانداری... احتمال دادم تو دانشگاه ما درس خونده باشه... )

پانزده (نمای کلی فرودگاه)

 

و بدین ترتیب سفر ما به پایان رسید....

ایشالا دعا کنید یه هواپیمای شخصی بخرم یه دو جین مهماندار باصفا و با شخصیت استخدام کنم همه بلاگرای عزیز رو سوار کنیم بریم شیراز و بعد برج مراقبت بگه هوا خرابه و مجبورشیم برگردیم تهران:)))

(جدا تا اینجا دووم آوردید و این مطالبو خوندید؟ بابا آی لاو یو دارید همتون:))

 

نظرات  (۴۴)

هواپیما هم بخرید من سوار نمیشم، میترسم سقوط کنه!
من که قبلی ها رو نخوندم الانم صادقانه بگم چند خط اول و چند خط آخر رو خوندم (:
اما بعد این کامنت میرم کامل میخونم ((:
پاسخ:
ای بابا چرا سوار نمیشید؟ من که خلبانش نیستم....


آفرین به این صداقت....
به امید خدا..ممنون
خب خوندم
فقط اون قسمت غذاها میاد جلوی چشمم
و اون قسمت تویوتای جبهه ای هم خنده م گرفت (:
صداتون رو نشنیدم تا حالا که بتونم تصور کنم منم میام رو چطور می گید برای همین با همون صدای بابا پنجعلی تو ذهنم شکل گرفت ((:
پاسخ:
ممنون
صدای من رو در حد دوبلور ها تصور کنید..البته یکم قشنگتر از صدای بابا پنجعلیه!:)
آقا مسالتن! الان حکم روزه واسه اون پشه که به اجبار منتقل شده چیه؟ چی بر سر خونواده ش میاد؟
عجب عکسایی...
میگم شاید این همه زحمت دادن به اون مهماندار فقط دلیلش واقعا تشنگی بوده! کسی چه میدونه؟ :))
کی حال داره این همه راه بره شیراز بعد هوا خراب شه برگرده😁 اصلا اسم شیراز میاد آدم دست و پاش سست میشه 😂😂
پاسخ:
به پشه روزه واجب نیست ....ولی نماز مسافر واجبه! :) احتمالا میره یه زن تهرانی میگیره و یه زندگی جدید شوع میکنه:)

مرسی
البته من شوخی کردم....نه تشنه ام شد و نه مزاحمشون شدم که برام آب بیاره
شما هم شیرازی شدیدا:)))
۰۲ خرداد ۹۷ ، ۲۱:۳۰ نیوشا یعقوبی
عکسا رو با گوشی دیدم خوب بودن برای بار اول
اون مگس شیرازیه :))) و اون پنج متر عالی ترین قسمت پست بودن
ناهارم نوش جان ولی ما توقع داشتیم عین ندید بدیدا عکس بگیرین :))
پاسخ:
برای بار اول خوب بودن؟؟!!:   حالا ما شکسته نفسی میکنیم بقیه هم باور میکننا....بنظر من که عکسا فوق تخصصی بودن..نبودن؟
ممنون
واقعا دیگکه نمیشد سر نهار عکس بگیرم چون حسابی گشنه مون بود
سلام رسیدن بخیر:)
حالا خوبه یه روزه بوده وگرنه مجبور بودیم هی عکس شیراز لایک کنیم انیجا :)
هنر عکاسی تون منو به وجد میاره استاد:)
کاش می شد در رکاب تون بود و اون مگس رو روی نوک بال هواپیما به نظاره نشست هرچند گمون نکنم حالا حالا چنین سعادتی نصیب من بشه. چون اصولا مسافرت نمیرم اگرم برم سوار هواپیما نمیشم :(
پاسخ:
سلام سلامت باشید
حالا چقدرم لایک کردید!!! خدائیش عکسا حس هنری شما رو برانگیخته نکرد؟؟!
ما اینیم خانم .....از هر انگشتمون یه هنر میریزه!
ماه رمضان هست دعا کنید سعادت در رکاب بودن ما نصیبتون بشه! حالا چرا رو نوک هواپیما؟
ما هم مجبور بودیم بریم...هر چند کمی حال داشت مسیر 15-6 ساعته شیراز رو با ماشین بره؟
هواپیما برگشت هم برای سسندج بوده=))
چه وضعشه واخعا؟!
تصاویر زیبایی بود
پاسخ:
بله اون خط سنندج - تهران کار میکرده اومده کمکی!
واقعا..مسئولین باید پیگیری کنن
مرسی...زیبا دیدید
24 اردیبهشت
پاسخ:
24 اردیبهش چی؟
۰۳ خرداد ۹۷ ، ۰۸:۱۱ سارا سماواتی منفرد
سلام
می خواستم برم شیراز ولی گفتین پر ریز گرد بود پشیمان شدم ...
پس دیگه نمیشه رو این بیت حساب کرد ؟؟؟

خوشا شیراز و وضع بی‌مثالش !!
خداوندا نگه دار از زوالش ...

پاسخ:
سلام
حالا واجبه تو این ماه رمضونی برید شیراز؟؟!

البته بیت که همیشه قابل حساب کردنه ..خصوصا زمان سعدی...تقصیر ادمهای امروزیه که شیراز رو به این روز انداختن
۰۳ خرداد ۹۷ ، ۰۹:۰۴ نیوشا یعقوبی
:)) فوق تخصصی نبودن خدایی :))
پاسخ:
پس چی بودن؟؟؟؟!!!! نه خدایی...شما یه نفرو پیدا کنه از نصف پنجره هواپیما یه همچین عکسهای حرفه ای و خفنی بگیره!!!
اصلا کسی نیست...بفکرم رسید برم این روش عکاسی رو ثبت اختراع کنم..فقط تا موقع ثبت اختراع این موضوع بین خودمون باشه!
من از ارتفاع میترسم ولی چون اصرار میکنید باشه یه دور میزنم با هواپیماتون. :)
هزارماشالا با این کارتون ایرانگردی هم میکنیدا.
پاسخ:
نه تو رو خدا.....بیایید سوار شید! ملت رو هواپیمای مجانی سوار میکنیم تازه.....
من کی اصرار کردم؟:))
باور کنید مجبور بودم.....مجبور!!!
همین الان دارم صدای بغض آلود اصرار رو میشنوم :))
پاسخ:
تو رو خخخخخخخخدا ::)))
باشه آقا باشه خب گفتم که یه دور میزنم، الله اکبرا باشه. :)
پاسخ:
ببخشید دیگه دیر گفتید ظرفیت تکمیله..با پرواز بعدی خودتون تشریف بیارید:))
اگه ضروریه با هواپیمای خودم بیام؟؟ :)
پاسخ:
شما که از ارتفاع میترسیدید!!!! :::)))))
خلبان شخصیم میرونه خودم چشامو میبندم.! :))
پاسخ:
آهااان....یعنی از این چشم بند مشکیا میزنید! خوبه پس
فقط بخاطر شما استاد. :))
پاسخ:
بالاخره باید از یه جایی شروع کرد و بر این فوبیای ارتفاع فائق بیایید....من پپیشنهاد میکنم هفته یه بار سوار هواپیما بشید تا ترستون بریزه..نگران بلیطای 500 هزارتومنی اش هم نباشید! امیدوارم جزو 4 درصدی بوده باشید:)
متاسفانه جز 4 درصدیا نیستیم :)
ولی قرعه ام دراومده بدمش برا بلیط، مرخصی هم میخواد آخه!!
ولی بی شوخی چندبار رفتم پارک آبی اونجا سرسره و چاله فضایی و یو چندتا از این چیزمیزا بود درسته همه اشونو امتحان کردم ولی ترسم نریخت!
پاسخ:
برای شما شدیدا یه ترن هوائی پارک ارم و سرسره های خفن اُپارک و دهکده آبی پارس رو تجویز میکنم
از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون اون سرسره بزرگه دهکده آبی پارس رو گرخیدم برم!!! به همین سوی چراغ!! نرفتم:))
من چون جوگیرم دلو میزنم به دریا همه چی رو امتحان میکنم. یکی هست تو شهربازیا اسمش فک کنم "رنجر"ه من اونو میترسم. :|
پاسخ:
پیشنهاد میکنم  تو وبلاگتون چالش فوبیا یا همین بازیهای ترسناک رو بذارید ملت  بیان خاطره بگن یا برن سوار شن عکس بگیرن بذارن! 
حداقل آمار بیان آخر ماه رمضون یکم کمتر میشه!:))
بین خانومای تبریزی یعنی خانم آذری قیز و شما و زهرا خانوم(بی نام) هم میتونید مطرح کنید...خیلی جالب میشه
:)) ایده خوبیه ولی من برگزار کننده خوبی برا چالش نیستم :|
پاسخ:
یکم هم ایده خطرناکیه:))) بیخیال
آمار کامنتتان رو بردم بالا :))
پاسخ:
ممنونم...چقدر میشه حالا؟
500 کارت به کارت کنید حله. شماره کارت بفرستم؟؟ :)
پاسخ:
من نمیدونم چرا این روزا همه میخوان بمن شماره کارت بدن؟
یکیم نیست ازم شماره کارت بخواد؟؟!!
البته من قبل فرستادن شماره کارت، شماره کارت هم میگیرم. :)
آقاگل میگه: دعا به شط دعا منم میگم شماره کارت به شرط شماره کارت.
پاسخ:
نمیشه کامنت بجای کامنت باشه؟؟؟ 
هرطوری صلاح میدونید، بالاخره بزرگی گفتن کوچکی گفتن :)))
پاسخ:
بزرگی کوچیکی نداره. میخواید من شماره کارت بدم
اینم حرفیه!
پاسخ:
5273611045674321
صندوق قرض الپسنده ایرانیان
همون 500 هزارتومن کافیه
مرسی
24 اردیبهشت هوای شیراز اینجوری بود فک کنم 24 تشریف اوردین؟
پاسخ:
آفرین بر شما..ولی دقیقا ن 24 اردیبهشت...یه روز قبل یا یه روز بعدش.....شما دوست ندارید کارآگاه بشید احیانا؟؟ :)))
بهش فک نکردم :)
پشه رو با اولین پرواز برگردونید
پاسخ:
فکر کنید..
مگه من آوردمش که من برش گردونم؟! :)))
صبح امتحان میکنمااا شماره کارت درست باشه لطفا :)
پاسخ:
یعنی بناست واریز کنید؟ بذارید به کارتم بگم نیم خیز بگیره آمادگی نیم میلیون تومن پول رو اونم از تبریز داشته باشه:))
عه
اومده بودین سمتِ ما :))
پاسخ:
عه؟؟! اومده بودیم سمت شما؟ !::))
ظاهراً بله :)
پاسخ:
:) من پسر خوبیم به همین سوی چراغ:
مگه من گفتم خوب نیستید؟!
پاسخ:
ببخشید دیر جوابتون رو میدم
یکم هم از فضای کامنت قبلی تون خارج شدم
ولی در کل همین که نفر اول وبلاگ نویسی بیان افتخار دادن و ما رو دنبال میکنن اونم با 1000 و اندی دنبال کننده جای افتخار داره
از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون من که مرض تغیر دائمی قالب وبلاگ رو دارم سعی کردم از قالب وبلاگ شما الکو بگیرم و تقریبا شبیه وبلاگتون قالب ریزی ! کردم...راضی باشید
در هر صوت ممنون..ضمنا من خیلی پسر خوبیم!
راضی نباشم چه کنم :)))
پاسخ:
البته یکم از قالب شما ایده گرفتما....نه همشو..خودم کلی هم ابتکار بخرج دادم...منومو نگاه کنید! کلا سایتم شبیه لوگوی همراه اول شده! نه؟
خوشگله در کل :) من می‌پسندم
پاسخ:
خدا رو شکر! شما بپسندی مثل اینکه رئیس کل بیان یعنی آقای قدیری پسندیدن..دیگه نفر اول بیان ما قالبمون رو تایید کرد..خدایا شکرت
نگید نفرِ اولِ بیان لطفاً
منم یکی از همین بلاگرا هستم. خیلی معمولی و خیلی عادی :)
پاسخ:
خدائیش هر وقت میام وبلاگتون اشک تو چشمام جمع میشه
کامنت ها رو نگاه میکنم برو بالای 200-100 تا شایدم بیشتر
دنبال کننده ها رو نگاه میکنم برو بالای هزارتا
تلفیق رنگ رو که نگو
انتخاب عکس عالی
نفر اول بیان نه پس چی؟
شما لطف دارید :)
یه بلاگرِ معمولی با دغدغه‌های معمولی
پاسخ:
سلامت باشید
امیدوارم همیشه تو زندگی تون مثل بلاگری موفق و سلامت باشید که به لطف خدا هستید
خیلی ممنونم
همچنین
پاسخ:
سلامت باشید
۲۹ تیر ۹۷ ، ۰۸:۲۶ علیرضا آهنی
خوش بگزره
پاسخ:
مرسی همچنین

شیرازووو چیه دیگه؟ =)))

شاید بگیم شیرازیو (مثلا دُخترِ شیرازیووو😂)

ولی شیرازو نمیگیممم😅

پاسخ:
چطور به پل میگید پلو، به شیراز نمی‌گیرد شیراز و؟ :) 

اون فرق میکنه :))

به اسم شهرها "او" اضافه نمیکنیم :)

پاسخ:
تو گرامرتون نگاه کنید... شاید من درست میگم:) 

به گرامر مراجعه شده،دُرُست نمیفرمایید! 😂

پاسخ:
مگر شعر نداریم که میگه: خوشا شیرازوو وصف بی مثالش؟ 

Khosha shirazO vaze bi mesalash

 

Nemige khosha shirazooo vaze bi mesalash :)

 

شاعر "اُ" میاره نه "اوووو" 🙃

پاسخ:
شما یا شیرازی نیستی یا ما رو گذاشتی سرکار:))) 

ای بابا 😑

آقا چرا قانع نمیشی؟😆شیرازووو کاربرد نداره!برم یه شیرازی دیگه رو بیارم قانعت کنه؟؟؟حوا کجایی دقیقا کجایی؟؟؟

پاسخ:
هر کیو خواستی بیاری بیار بجز حوا... آدم نیست که.. خودت داری میگی حوا نه آدم:) 

دیر گفتید استاد :)) حوا و آدم بودنشُ کاری ندارم مهم اینه که شیرازیه :))

پاسخ:
منکه خیالم راحته.. بگی هم نمیاد..:)

باشه☹ولی شیرازووو اشتباس🤐

پاسخ:
نه درسته:) 

حق با دخترمه. شیرازوووو نداریم! شیرازیو درسته اگه بخوایم به کسی یا چیزی شیرازی بودن رو نسبت بدیم. اون شعر هم اُ هست نه او. خوشا شیرازُ درواقع.

پاسخ:
بله حق با شما و دخترتونه! :(
دیگه از این به بعد میگم شیرازیو.. خدایا منو بخش! 
شما زورو بودی؟ 

به وقتش زورو هم هستم آره! :)

پاسخ:
  یا مکه ی مکرمه:)) 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">