جسارتا من فکر میکنم :
الان دغدغه کارگردان و بازیگران و همه ببنندگان این سریال اینه که دست کیوان به پریا نرسه!
جسارتا من فکر میکنم :
الان دغدغه کارگردان و بازیگران و همه ببنندگان این سریال اینه که دست کیوان به پریا نرسه!
1- لـــــــِچِ عرق شدم
2- خیلی خسته ام
3- تقریبا تو آمـــــــپاس هستم
4- امروز خیلی کارا انجام دادم
5- بقیه کارهام هم خدا بزرگـــــــــــــــه.....
فعلا همیـــــــنا
دیروز مجددا رفتم کوه..کدوم کوه؟ ای بابا! همون کوهی که هر هفته میرم دیگه ..آی بله!
جاتون خالی یک فروند روباه دیدم...به سختی تونستم ازش عکس بگیرم..البته گربه نره دیگه نبود!
هی وای میستاد منو میدید فرار میکرد!
خلاصه این عکس بهترین عکسیه که ازش تونستم بگیرم..نیایید بگید چرا مژه هاش و سیبیل هاش تو عکس پیدا نیست!
تو شرایط سختی عکس گرفتم...اونم با دوربین گوشی...
عکس رو بزرگ کنید..کنار درخت سمت راستی میتونید پیداش کنید
امروزمتوجه شدم موقع حرکت از نعلای اسب سفید خوشگلم صدا میاد...دقت کردم دیدم از لنت هاست
خدایا شکرت به ما نعمت گوش و عقل دادی..
سریع زنگ زدم به مکانیکم که دیدم شکر خدا وقت داره
رفتم و نعلاشو عوض کردم......لنت ها کاملا تموم شده بود...خدا رو شکر سریع متوجه شدم
حدود 65 هزار تومن با دستمزد پیاده شدم..نوش جون اسب سفید خوشگلم
اینم مراحل تعویض نعل اسب سفید خوشگلم:
این روزها ضمن اینکه گرفتارم ولی همش در حال انتخاب هستم
اولا از دوستان بلاگر عزیز یک عذرخواهی کوچولو بکنم که واقعا نمیرسم به بلاگهاشون سر بزنم..حتی نمیرسم مطلب جدید بذارم تو بلاگم..
دو سه روز در هفته رو برای یه دوره آموزشی مجبورم راه طاقت فرسای طهران- کرج رو برم و بیام......برو بیا....
و جاتون خالی با گرمای مرداد ماه چه حالی میده!
در هر صورت گفتم انتخاب.... این روزها این فرآیند انتخاب امون بریده ازم....
همش در حال انتخابم...این یکی یا اون یکی، یکی از بین چهارتا، دو تا از بین شیش تا.....وای خدا ..خسته شدم...
حتی بین موفقیت هام هم الان میتونم انتخاب کنم....البته واقعا جای شکر داره...
در هر صورت تو یه فرصت یه ماهه و یکماه و نیمه خیلی از کارا رو باید انجام بدم...مهمترینش جابجایی هست...که خیلی وقت میگیره ازم
بقول ظریفی: ما آدمهای دوپا اجبارا مختاریم!