به یاد کودکی که امشب خواب به چشمانش نمیرود و همچنان منتظر شنیدن خبر زنده پیدا شدن پدر آتش نشان خویش از زیر آوار است........
بجای پیگیری اخبار و عکسبازی کمی بفکر خانواده قهرمانان حادثه پلاسکو باشیم و برایشان دعا کنیم..
به یاد کودکی که امشب خواب به چشمانش نمیرود و همچنان منتظر شنیدن خبر زنده پیدا شدن پدر آتش نشان خویش از زیر آوار است........
بجای پیگیری اخبار و عکسبازی کمی بفکر خانواده قهرمانان حادثه پلاسکو باشیم و برایشان دعا کنیم..
فطرت آدمیزاد تغییر ناپذیره..نسل ها که عوض بشن آدمها عوض نمیشن
فقط شدت و ضعفش ممکنه تغییر کنه...یکم هم به جامعه و ارزشهای جامعه و میزان شل گرفتن و سفت گرفتن جامعه بستگی داره..البته عرض کردم یکم نه خیلی....
این آقا یعقوب خجالتی ما هم در مقابل تجاوز جمیله خانم تاب نیاورده و شکایت کرده!(عکس در ادامه مطلب) اتفاقی که شاید این روزا برامون سخته باورش چندین سال قبل براحتی اتفاق افتاده! البته موضوع خیلی مهمی نبوده و نیست....ولی نکته ای که به ذهنم رسید این بود که فطرت آدمها عوض نمیشه!
نمیدونم کدوم آدم شیر پاک خورده ای تخم این پرتقال تامسون رو تو کشور وارد کرد! لعنت به تو تامسون!
از وقتی که این گنده بک های بی خاصیت اسم خودشون رو گذاشتن پرتقال، مزه و طعم پرتقال واقعی از یاد ما رفته!
من خودم به پرتقال و مرکبات خیلی علاقمندم و یکی از نوشیدنی های روح افزای من شربت آبلیمو یا آب پرتقال محسوب میشه
ولی دیگه از پرتقال زده شدم.!.خصوصا که الان بیشتر پرتقالای شمال همینطور کیوی هم یخ زده است
چند وقتیه که پرتقال خونی میخرم یا نهایتا پرتقال جنوب....یکم سایزش کوچکتره و لی لااقل طعم پرتقال میده...که اونم متاسفانه اکثرا بی آبه!
یاد پرتقالای شهسوار و بم سابق بخیر.....یه سال این ایام ما رو از طرف دبیرستان بردن دزفول...عجب پرتقال هایی داشت......متاسفانه سال به سال دریغ از پارسال!!!!
راستی تو انتخابات ریاست جمهوری 96 اگر رای بدم به شخصه به کسی رای میدم که اولویتش تامین پرتقال با کیفیت باشه!...همین....
هستم ولی خستم....
یه فاینال دو ساعته رو سه ساعت و نیم سر جلسه بشینی و فسفر بسوزونی و آخرشم زحمات سه هفته ای ات رو برباد رفته ببینی....و هر چی فکر کنی ببینی چکار باید میکردی که نکردی؟ و آخرش فکرت بجایی نرسه...........آخرش خستگی این چند وقت موند تو بدنم!...
زحمتی که من برای این یکی کشیدم برای هیچی نکشیدم ولی هر چی تلاش کردم نتیجه برعکس گرفتم..
اشکالی نداره زندگی نقاط اکسترمم زیاد داره..حالا یا بالای تپه ای یا تو نقطه می نیمم محلی...میگذره
دو روز بود....یکی دیروز بود که گذشت....روز بعدی هم میاد و میره، بالا پایین زیاد داره...مهم اینه که خیالت راحت باشه تلاشتو کردی....
بگذریم...راستی شنیدید یه مسابقه بین یه ایرانی و یه آمریکایی و یه روس میذارن و بعد یه خرگوش رو ول میکنن تو جنگل و .........................عه؟ شنیدید؟ خب پس دیگه نگم....همون که شنیدید....
باراک اوباما هم باشی یه روز باید تاج و تخت رو رها کنی و با چشمانی اشکبار بری! اتفاقی که دیروز افتاد
رئیس مجمع تشخیص هم که باشی یه روز باید صندلی و پست و ریاست رو رها کنی و روی دست مردم به خانه ابدی بری..اتفاقی که دو سه روز قبل افتاد
هان ای دل عبرت گیر ، عبرت بگیر
احسان خان هم باشی باید خودتو بکشی از صبح تا شب چون یه فاینال در حد شامپیونز لیگ فرانسه داری...اتفاقی که شنبه بناست بیفته!
خدائی دیگه امونمو بریده! من دیگه کم کم دارم به خدا میرسم، شما رو نمیدونم! راستی اگر مرتاض شدم رو نوک برج میلاد در حالی که چهارزانو نشستم و به افق نگاه میکنم دنبال من بگردید!
دوستانی که سنشون اقتضا کنه حتما کارتون افسانه سه برادر رو دیدن
من یکی از طرفدارای این کارتون بودم..خصوصا زمانی که این سه برادر با هم متحد بودن....که اونطور که یادم میاد بیشتر مواقع هم متحد بودن
جالبه روحیات و ویژگی های هریک از برادرا کاملا با هم تفاوت بود علیرغم اینکه هر کدوم خودشون یلی بودن برای خودشون و صاحب قدرت بودن حالا یا قدرت جسمی یا قدرت فکری
برخلاف ما ایرانیها که با وجود این همه دشمن که حالا از قبل بودن یا ما برای خودمون درست کردیم، همش دنبال تضعیف، زیرآب زنی و حذف همدیگه هستیم...چشم نداریم همدیگه رو ببینیم، البته تازمان مرگ، بعدش که خیالمون راحت شد طرف رفت زیر خاک و دستش از دنیا کوتاهه شروع میکنیم به مدح و ثنای طرف که حیف شد چه گنجینه ای رو از دست دادیم!
یکی دو ماه دیگه انتخابات شروع میشه و به تبع اون انواع قضاوت ها، ترور های شخصیتی و فحش های سیاسی بهم دیگه......
کاش اون دو ماه میشد من برم سنگاپور اصلن ایران نباشم!
تو اون یکی دو ماه سعی کنیم سوار کشتی سیاسیون ، در دریای متلاطم سیاسی جوّ زده نشیم ...