بالاخره تصمیمو قطعی کردم...
دیگه ازش دل کندم...
مهرش حلال...جونش آزاد....
من دیگه براش وقت ندارم...واقعا وقت ندارم......
دیگه نمیخوامش...دیگه دوستش ندارم......دیگه باهاش حال نمیکنم
حدود 11 ساله که با هم بودیم...تو سرما و تو گرما...تو سختی ها و خوشیها
ولی دیگه میخوام تنها باشم..با کارم..با درسهام...میخوام تنها باشم
اون هیچ وقت قدر منو ندونست...ولی من خیلی براش وقت گذاشتم..خیلی براش ارزش قائل بودم...
دیروز رسما زنگ زدم و طلاقش دادم...