امروز عزیز دلم از روی میز سقوط آزاد داشت و با صورت یعنی اسکرین در حالی که دو صفحه متقاطعش زاویه منفرجه داشت خورد زمین!!!....عزیز دلم صدمه جدی ندید فقط گوشه سمت چپش یه ترکه کوچیک و یک برامدگی پیدا کرده و یکمم ساییدگی(کیا سریال شاهگوش رو دیدن؟) ویندوزش هم بالا نمیاد دیگه!!....جالبه موقعی که زمین خورد هنوز داشت کار میکرد و من نباید به این زودی خاموشش میکردم شایدم کار خوبی کردم زود خاموشش کردم...نمیدونم!...الان نمیدونم وضعیتش در چه ناحیه ای از امِــجنسی هست؟ آیا عزیزدلم ریکاوری خواهد شد؟ آیا من رو به چهار راه ولیعصر خواهد کشوند؟ آیا من رو تنها خواهد گذاشت و خرج چند ده میلیونی رو دستم خواهد گذاشت؟...خدائیش این مدت اصلا هم بهش نرسیدم و تو این چند سال خیلی همراهم بوده.....خدایا سلامتی رو به عزیزدلم یعنی لپ تاپِ دل و جان (مدلش دِل اینسپایرون از این صنعتی خفن ها هست) بازگردان...
تو یکی دو تا پست قبلیم براتون نوشته بودم که با چند تا از دوستان رفتیم آهار، منطقه زیبایی بود و تا حالا نرفته بودم، البته یکم خسته شدم ولی وقتی رسیدیم اون بالا و وارد امامزاده شدیم انگار خستگی از تنمون بیرون رفت. امامزاده خیلی با صفایی بود...توصیه میکنم حتما اگر فرصت داشتید گروهی برید..من یکم خسته شدم البته راهش طولانی بود..ولی خیلی فاز داد جاتون خالی...مضافا اینکه ما تدارک مناسبی برای ناهار داده بودیم و حسابی حالمون جا اومده بود..بعدش هم تو حیاط اون امامزاده استراحت کردیم...مسیر جوری هست که ماشین نمیتونه و فقط آدمیزاد و دور از جون شما اسب و قاطر...یه قاطر هم تو امامزاده بار آورده بود و صاحبش داشت لنت ترمزهاشو عوض میکرد، نمیدونم چرا توجهم رو جلب کرد و منم ازش عکس گرفتم..خوشبختانه یا متاسفانه تنها عکسم از این سفر همین بود....