چند روزیه چرخ دنده های گردنم درد میکنه
میخوام روغن بزنم نمیدونم از کجاش باید روغن بزنم؟
یاد اون آدم آهنیه تو کارتون جادوگر شهر اُز افتادم!
طب سوزنی هم میگن بد نیست ولی حوصله سوزن بازی ندارم
این روزها داره مفت از کفم میره
سرمای غیرمنتظره این چند روز فرصت تطبیق فصل تابستون و پاییز رو از قوای بیولوژیک بدنم گرفته
اصلا معلوم نیست کی صبح میشه کی شب میشه!
خدا کنه یه مقدار برنامم بیاد رو فرم
شماها دلتون پاکه دعا کنید من برنامم روتین بشه
دعا کنید مدرکم فردا با پست پیشتاز بیاد در خونمون؛ یه پرنسس سفیدپوش هم با لامبورگینیش (همون قاطر سیاهش) بیاد منو ببره به سرزمین آرزوها و....
(مگه چیه؟!!)