یادته کلا ناامید بودی؟
یادته میگقتی اصلا نمیشه؟
یادته میگفتی دیگه تموم شد؟
بالاخره روز موعود فرا رسید
و نتایج اعلام شد.
من مجاز شدم...این یعتی میدونی یعنی چی؟
یعنی یه قدم به جلو
به اینکه نفر چندمم کاری ندارم...به اینکه شاید دیگه زمانی نداشته باشم هم همینطور کاری ندارم
به اینکه سعی و تلاشم جواب داد ولی خیلی کار دارم
همیشه همه میگن کاش بیشتر تلاش میکردم...ولی باید واقع گرا هم بود و به ابزارها هم نیم نگاهی انداخت
از فردا با یه دبه اعتماد بنفس و حالا نه با یه بشکه! اعتماد به نفس، میرم سراغ مشورت هایی که باید بگیرم که با این حداقل کدوم حداکثری رو میشه رقم زد؟
یه کور سوی امید دیگه هم دارم
توکل بر خدا هر چی شد، شد
مهم اینه که راه سعی و تلاش رو بلدم
و میدونم که اطرافیانم هم در این راه بهم کمک میکنن
دیشب در مورد فیلم The Physician در لینک صحبت کردم نقدهای خوبی در مورد این فیلم انجام شده از جمله 1 و 2
آقای مهرزاد دانش نقد خیلی خوبی بر این فیلم داشتند که برخی از اشکالات وارد به فیلم توسط ایشون رو بنده مجددا در اینجا میارم:
در خصوص فیلم طبیب هم می توان فهرست طولانی ای از اشتباهات فاحش تنظیم کرد
که در آن ها، واقعیت های مربوط به ایران و ایرانی، کژتابانه ترسیم شده اند.
این ها تنها نمونه هایی از
ناانطباقی های اثر با واقعیت های تاریخی و فرهنگی بوده است و با نگاهی دقیق
تر و بضاعت تاریخی بیش تر، می توان مثال های پرشماری در این باره به میان
آورد.
اما برشماری این موارد، هر چقدر هم فراوان باشند، نکته اساسی در تحلیل این
نوع فیلم ها نیست.
موضوع اصلی آن است که فیلمی همچون طبیب (و سایر فیلم هایی که در بند بالا یاد شدند)، آن قدر به لحاظ سینمایی ضعیف هستند که همه آن نادرست انگاری های تاریخی شان را به حاشیه می رانند.
این آثار، چنان رقت
انگیزند که به نظر نمی رسد ارزش داشته باشد به صرف زمان و انرژی برای
تنظیم دادخواست های گوناگون ملی و تاریخی و فرهنگی علیه شان پرداخته شود.
فیلمی که شعور تماشاگر خود را در حدی نازل فرض کرده است که قرار است هری
پاتربازی شخصیت اول فیلم (راب) در پیش بینی مرگ دیگران با نهادن دست بر
سینه شان (وسط یک ماجرای تاریخی رئال، این ایده های جادویی چه کار می کند؟)
و یا ایده مستعمل نجات در آخرین لحظه (مثل برخورد ناگهانی و تصادفی راب با
ابن سینا و یا نوع رهایی یافتن ابن سینا و راب از اعدام و یا نجات های پی
در پی ربکا از غرق در حوض خانه و بیماری طاعون و تنبیه مهلک شوهرش و...) یا
نجات باسمه ای راب و ربکا از توفان شن بیابان و عشق و عاشقی های سطحی شان
در مراتب بعدی داستان، یا قطب بندی های کارتونی شخصیتی آدم ها به بد و خوب
مطلق (راب و ربکا و ابن سینا و اقلیت ها و شرابخوارها خیلی خوبند و متشرعین
و رهبر سلجوقیان و شوهر ربکا خیلی بدند؛ این وسط علاء الدوله هم از هنگامی
که با راب انگلیسی رفیق می شود، جزو خوب ها قرار می گیرد)، و...به باور او
درآید، دیگر تکلیف بازتاب های تاریخی و فرهنگی اش روشن است و دلیلی ندارد
که مایه نگرانی باشد.
طبیب، ملغمه ای است از پیام ها و داستان های عشقی، جنگی، بیابانی، علمی، مرشدی، عدالتی، خانوادگی، و...که همین که جایگاه دانشمند سترگی همچون ابن سینا را می خواست به درستی بیان دارد، جای تعجب می بود. مطلب بالا در شماره 481 ماهنامه فیلم درج شده است.