نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

بایگانی
محبوب ترین مطالب

۶۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

فکر نکنم لازم باشه بگم ایشون کی هستن؟

۱ نظر موافقین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۸:۴۳

بومیان ﺍﻓﺮﯾﻘﺎ، ﺭﻭﯼ ﺗﻨﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﺣﻔﺮﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﻔﺮﻩ ﻫﺎ ﮔﺮﺩﻭ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ. ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮔﺮﺩﻭ، ﺩﺳﺖ ﺭﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﺍﯾﻦ ﺣﻔﺮﻩ‌ﻫﺎ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﮔﺮﺩﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺸﺖ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺩﯾﮕر نمی‌توﺍﻧﻨﺪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ.

ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺟﯿﻎ ﻣﯽ‍ﺯﻧﺪ ﻭ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽ‍ﭘﺮﺩ، ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻓﮑﺮﺵ ﻧﻤﯽ‌ﺭﺳﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺍﻡ ﺁﺯﺍﺩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻧﻬﺎﯾﺘﺎ ًﺷﮑﺎﺭ ﺷﮑﺎﺭﭼﯿﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.


 باور و ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻏﻠﻂ ﻭ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯼ ﺩﺳﺖ ﻧﯿﺎﻓﺘﻨﯽ ﻣﺎ، ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ.


ﺍﮔﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﯿﻢ ﺁﺯﺍﺩ ﻣﯽ‌ﺷﻮﯾﻢ. ما زندانی افکار خودمان هستیم.



۶ نظر موافقین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۰۰


خدا جان ،پدر و مادرم را از دست این دنیای مجازی نجات بده
نه شب ما معلومه نه روز
نه شام نه نهار


 @teletanz

۲ نظر موافقین ۱ ۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۵۹

دلتون بسوزه یه بن کتاب گرفتم باقلوا !!!

کلا 200 هزارتومن باید کتاب بخرم تا مشمول 10+15 درصد تخفیف بشه

یعنی اگر 200 تومن بخرم 50 تومنش میشه تخفیف؟.....واقعا که! بنده نوازی فرمودن!

حالا من یکککاره از این سر تهران بلند شم برم شهر آفتاب کتاب بخرم که چی مثلا میخوان 50 تومن تخفیف بدن؟

هر چند نمایشگاه کتاب رو خیلی دوست دارم- اصلا کتابفروشی اگر بزرگ باشه یکی از جاهایی هست که از بودن در اونجا لذت میبرم

یه زمان هم کتاب شناس خبره ای بودم....کتاب به چشمم میخورد میفهمیدم چاپ چندمه!!!

.هی...جوونی کجایی که یادت بخیر!!!

راستی امروز تماس گرفتن که علیرغم تموم شدن مهلت بازهم نامه زدن به وزارت خارجه و درخواست تمدید مهلت کردن

برای چی؟ خب معلومه دیگه...اصلا چرا من باید این چیزا رو به شما بگم؟؟؟!!!

یه دل میگه برو یه دل میگه بمون..اگر درست بشه یه جور خوبه

اگر درست نشه یه جور خوبه!

یاد بایرام لودر افتادم، استخاره کرده بود بد اومده بود، می گفت اگر بمونیم صددام ما رو سرویس میکنه

اگر هم بریم که استخارش جالب نیست! پس ما چه کار کنیم؟

موندم روزهای آینده چه جور برای مصاحبه آماده بشم، تولیمو هم 23 همین ماه هست..اصلا وقت نذاشتم براش...

به نظر من یک ضلع موفقیت هر آدمی پشتکار هست، اگر من در زمان اول خلقت که همه چیز رو تقسیم میکردن، بجای اینکه برم تو صف فلافل ، رفته بودم تو صف پشتکار، الان اینجا نبودم!!! نه شما بگو..بودم؟؟؟؟!
میدونید کجا بودم؟ الان تو یکی از  آزمایشگاه های دانشگاه اوکلاهما یا منهتن داشتم برای رساله پست دکترا اماده میشدم و یکی دو ساعت دیگه راننده ام میومد سراغم تا تعطیلات آخر هفته با خانواده بریم نیوجرسی!!!
چیه؟؟
به ما نمیخوره این حرفا؟؟؟
شتر در خواب بیند ایزی لایف؟؟؟
شوخیشم زشته؟؟؟؟
بابا دست بردار.... گفتم که؟ اگر تو صف پشتکار رفته بودم!!!



۶ نظر موافقین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۵۰

منطقه ای نزدیک اسلو

۳ نظر موافقین ۱ ۱۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۵:۴۸