نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

محبوب ترین مطالب

۸۷ مطلب با موضوع «متفرقه» ثبت شده است

اصلا نمیخوام بدونم تبعه کدوم کشوری

از هر کشوری هستی مهم نیست

هر کجا به دنیا اومدی...اصلا برام مهم نیست

فقط فدای اون احساس مردونگی ات

فدای غریبیت، تنهاییت، بی کسیت

فدای اون صبر و تحملت و فدای اون امیدت به زندگی

فدای اون اعتماد به نفس و ایستادن سروگونه ات روی پاهای کوچیکت 

 که مردی رو تا تهش رفتی و در یک کلمه به تموم معنا مردی...مرد!!!


۳ نظر موافقین ۱ ۲۸ اسفند ۹۶ ، ۰۹:۲۱


یک روز کارمند پستی که به نامه‌هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می‌کرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه‌ای به خدا !
با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود:
خدای عزیزم بیوه زنی هشتادوسه ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می‌گذرد. دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید.این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می‌کردم. یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده‌ام، اما بدون آن پول چیزی نمی‌توانم بخرم. 
هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم . تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن ...
کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد. نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند. در پایان نودوشش دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند ...

همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند. عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت، تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسید که روی آن نوشته شده بود: نامه‌ای به خدا !
همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند. مضمون نامه چنین بود :خدای عزیزم، چگونه می‌توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم. با لطف تو توانستم شامی ‌عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم. 
من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی ... البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته‌اند!!...

۴ نظر موافقین ۰ ۰۳ اسفند ۹۶ ، ۰۰:۰۹

چند روز پیش داشتم میرفتم آزمایشگاه که به سیامک برخورد کردم

نمیدونم تو اون سرما برای چی رفته بود تو باغچه؟.....سیامک متاسفانه  چندین ترمه که مشروطه! کلا داره استخدام میشه تو دانشگاه ما!!


امروزم که اومدم با یک اثر هنری (نقاشی داخل قاب) از دانشجویان فرهیخته یا به عبارتی پر ریخته آزمایشگاهمون مواجه شدم....خدائیش قشنگ کشیده فقط نمیدونم کیو کشیده؟ هر حدس و گمانی میشه زد بجز این که این عکس استاد راهنما باشه...خدا منو بخشیده باشه! البته عکس یه مرحوم هست نمیدونم کیو مرحوم کردن جدیدا؟ ولی جدا عکس قشنگی شده ها...زاویه تابش نور رو ببینید که یه مثلث قائم الزاویه درست کرده؟ بنظرتون بدمش جشنواره عکس فجر؟؟ نه بیخیال...ایده امو کپی میکنن..ولش کن!


صحبت از زلزله کرمانشاه خیلی تکراری شده، دیروز ایسنا رو چک میکردم یه عکسی دیدم خیلی دلمو به درد آورد....این عکس خیلی شفاف و از نزدیک مشکلات مردم رو بعد زلزله نشون میده..امیدوارم این دختر خانوم  یا شایدم خانوم، بهش کانکس رسیده باشه و  کانون گرم خانواده اش هم دوباره سامان گرفته باشه..

بگید الهی آمین رو....

۳ نظر موافقین ۱ ۰۱ بهمن ۹۶ ، ۱۰:۵۵

ظهر جمعه که اینجوری نباشه صبح شنبه اس!!


۱۳ نظر موافقین ۲ ۲۴ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۲۹

ملکه الیزابت هم که باشی یا حتی همسرش فیلیپ


...

..

بالاخره غبار سفید پیری روی سرو صورتت میشینه!







۳ نظر موافقین ۰ ۱۷ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۱۵

تحلیل خانم لادن طباطبایی در مورد عکس سلفی با موگرینی در مجلس:

۲ نظر موافقین ۰ ۱۶ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۰۸
اینم یکی دیگه از پروژه هایی که یکی از دانشجوهام انجام داده بود





۲ نظر موافقین ۰ ۰۲ مرداد ۹۶ ، ۱۳:۲۹

هیچگاه زنی را معطل دوست داشتن های دمِ دستی خود نکنید!

اگر فکر میکنید عاشق زنی هستید باید تا اخرین لحظه ی زندگیتان را با او تصور کرده باشید ، 

باید لحظه هایتان از نفس های او بویِ سیب گرفته باشد ،

باید به خاطرِ او شب و روزتان بهم بخورد، 

باید هیچکس را جز او نبینید .. 

اگر اینگونه نبودید،او و خودتان را معطلِ عشق نکنید!


این احساسات گذرا،اسمَش عشق نیست ..

اگر عشق را نمیفهمید،عاشقی نکنید ..!

که عشق همان حسی ست که با تصاحب روح زن می آید

 و با کندنِ جان او می رود...


۸ نظر موافقین ۱ ۳۰ فروردين ۹۶ ، ۲۱:۱۵