ماسال
پریشب پیش حسن بودم، رفته بودم ضدیخ و البته ضدجوش بریزه تو رادیات اسب سفیدم..خیلی حالش خوب بود..گفتم چته حسن، خیلی خوشحالی؟..گفت آره خیلی خوشحالم..یه ال 90 رو امروز برام با جرثقیل آوردن، صاحبش دیگه خسته شده بود..ماشینیش رو چند جا برده و کلی هم خرج کرده..هر کی هم یه عیب رو ماشینش گذاشته و کلی براش خرج تراشیده ولی ماشینش درست نشده، گفت از صبح داشتم روش کار میکردم..همکارا میومدن طعنه میزدن که ببین ای ماشین با جرثقیل اومده با جرثقیلم از در مغازه ات میره، ولی بالاخره مشکلشو پیدا کردم، تسمه تایمش دو تا دنده رد کرده بود...و بالاخره درستش کردم! گفتم باریکلا مهندس حسن کی بودی توو..گفت خیلی خوشحالم..گفتم بایدم خوشحال باشی گل کاشتی...بحثمون ادامه پیدا کرد...یهو بارون گرفت...ساعت حدود 8 شب بود... گفت هوا خوبه اگر وقت داری چند روز برو ماسال، الان وقتشه...بارون هم میاد اونجا خیلی باصفا میشه..گفتم وقتشو دارم ولی حالم خوب نیست..گفت حق داری خودم شبا وقتی میخوام بخوابم با ترس و لرز میخوابم..ضدیخ رو ریخت و من اومدم...ولی همش به ال 90 و ماسال فکر میکردم...ال 90 که میگفتن به این زودیا خراب نمیشه چرا اینجوری؟
راستی میخواستم یکی دو تا عکس بذارم...ظاهرا آپلود فایل تو بیان مشکل داره و نمیشه فایل آپلود کرد! ولی باز خدا خیرشون بده این سرویس به مو رسیده ولی هنوز قطع نشده!
باشه یا پراید، واسه آپلود فایل از سایت آپلود کن استفاده کن.