آدم بزرگا بدون روتوش...
دنیای آدم بزرگا خیلی آش دهن سوزی نیست...
پس قابل توجه جوونترها خیلی آرزو نکنید هولپی بیفیتد تو دوران آدم بزرگی
آدم بزرگا، همون آدمهای دوران کودکی یا جوونی هستند با کمی عِهِن و تُلپ بیشتر!!(دور از جون خوانندگان عزیز و کمی پا به سن گذاشته) البته با کمی علم و حزم و تجربه بیشتر یا کمتر، ولی همون گرایشات و خوی دوران کودکی..
آدمها خیلی عوض نمیشن. مگر اینکه واقعا خودشون بخوان که معمولا نمیخوان!
دیشب در جلسه هییت مدیره و اعضای یک خراب شده ای شرکت کردم ....که حسابی پشیمون شدم که چرا وقت ارزشمندمو تلف کردم! همه یه جوری سعی داشتند همین ۴ خطی رو که بالاتر نوشتم تایید کنن!
دعوا..دعوا..دعوا....کاش سر لحاف ملا....یه جوری از خجالت هم در اومدن که من شرمم شد..عه؟(تو همونی بودی که کلی احساس شخصیت میکردی؟؟!!! آقای فلانی، تو هم؟ خانم فلانی، از شما بعیده..اخه تو دیگه چرا لعنتی!!(اینا سوالاتی بود که ذهن خسته منو آزار میداد ولی به زبون نمیومد) آدمها چه مرد و چه زن، چه پیر و چه جوون فرقی با دوران کودکی نداشتند...فقط کمی بار خورده بود و سرکی به دنیای آدما بزرگا کشیده بودند! پول لامصب هم که این وسط رقص شمشیر میکنه وهمه چی روی همه چی ختم میشه به این لاکردار! من دیشب فقط سکوت کردم و دیدم و شنیدم و تا جایی که تونستم سعی کردم کسیو قضاوت نکنم...
خلاصه بگم....قدر همونی که هستیم رو بدونیم.....با آدمها با گذشت و مدارا برخورد کنیم....ظاهرا آدمها رو بپذیریم و از برداشتن هر گونه ملاقه و هم زدن استخر شفاف ولی پر از ات و آشغال و لجن ته نشین شده در کف استخر شخصیتی آدمها پرهیز کنیم که بوی تعفنش همه رو اذیت میکنه!
نمیخوام بگم همه اینجورین یا من اینجوری نیستم....ولی شخصیت و شعور و درک و آگاهی نعمتیه که خدا به هر کسی نمیده... باید از خودش خواست و هر چقدر هم که داریم حفظش کنیم...
دیشب یاد این مصرع شعر زیبا افتادم که :
عجب صبری خدا دارد......
(دوست داشتید همین مصرع رو گوگل کنید و شعر کاملشو ببینید.)