امروز لیز خوردم!
امروز بدجوری لیز خوردم ولی خدا رحم کرد طوریم نشد..
جلوی در اتاقکی که برای پروژه ساختیم خیلی لیزه منم اصلا حواسم نبود..
از یه زاویه ای لیز خوردم هر چی فکر میکنم یادم نمیاد.....یعنی چهارشاخ گاردان رفت رو هوا!!
شانسم ساعدم نقش ضربه گیر رو ایفا کرد و منو نجات داد.
یکم درد داشت ولی زود خوب شد....زخمی هم نشدم شکر خدا
راستی یادم رفت بگم دیروز بهم زنگ زدن برای تدریس یه دوره تخصصی...دوره واقعا تخصییه و پولی هم که میدن از اون تخصصی تر..فقط خیلی دیلی داره پول دادنشون!
با کمال میل پذیرفتم..گفتند از دانشجوهای دوره قبل فیدبک گرفتن از تدریسم خیلی راضی بودن و گفتن چیز یاد گرفتن...خوشحال شدم
البته به روش نیاوردم پول دوره قبلی رو با دوماه تاخیر دادن..چون سریع یادم افتاد اینجا تهرانه نه فرانکفورت!
همینکه تماس گرفته و مشتری شدن خدا رو شکر
در پایان این جمله رو خیلی دوست دارم: