نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

محبوب ترین مطالب

به بهانه دوقسمت آخر سریال پایتخت 6

يكشنبه, ۱ فروردين ۱۴۰۰، ۰۹:۵۱ ق.ظ

در اولین پست سال نو، امیدوارم روزهای خوبی رو در پیش داشته باشیم و بقیه حرفای کلیشه ای و تکراری..

فرصتی شد تا دو قسمت آخر سریال پایتخت 6 رو ببینم و خوب چون تا حدی مطمئن شدم که کمتر کسی تو بیان حال و دماغ پست زدن و پست خوندن رو داره، نظراتمو در مورد این سریال که بیشتر نظر شخصیه و کمتر نظر تخصصی و کارشناسیه، بدون هیچ روتوشی بنویسم تا عیب هنرم نهفته باشد:

1- من فکر میکنم  در این دو قسمت آخر که با تاخیر و به دلیل کرونا به تعویق افتاد، و بعد از اون انتقاداتی که به پایتخت 6 شد و رئیس صدا و سیما مجبور شد پیام بده، در این دو قسمت آخر محسن تنابنده با همه لج کرد!!!  این دو قسمت آخر کلکسیونی بود از اتفاقات ریز و درشت، که همه با هم اتفاق افتاد، پشت سر هم با ریتم و آهنگی سریع!  انگار محسن تنابنده رو مجبور کرده بودند بر خلاف میلش این دو قسمت رو هم بنویسه و چون از قسمتهای پخش شده در سری قبل، خیلی انتقاد ازش شد واقعا لج کرد و بیشتر با غم و غصه و درام تمومش کرد..البته این نظر منه

2- خیلی ها معتقدند پایتخت باید همینطور ادامه پیدا کنه و ساخته بشه....بعضیها هم میگن تاریخ مصرفش گذشته....من با گروه دوم موافقترم...شاید معدود سریالهایی باشن که اینقدر ادامه پیدا میکنن...البته سریال پایتخت سریال موفقی بود....برای خودش چارچوب و اصولی داشت...مخاطب رو بخوبی با خودش همراه کرد...اینطور وانمود کرد که میتونه خودشو با شرایط روز وفق بده و اینو بخوبی در پایتخت 5 نشون داد...اما پایتخت 6 بنظرم انحراف بیشتری نسبت به اصول و چارچوبهای پایتخت نشون داد..

3- سریال پایتخت بیشتر از همه سریالها به مفهوم خانواده ایرانی خدمت کرده و از اون طرف هم بیشتر از همه سریالها از خط قرمز خانواده های ایرانی عبور کرده..علیرغم همه انتقاداتی که به پایتخت میشه ولی یه ویژگی مثبت این سریال همون معمولی بودن این سریال و بازیگرانش هست که واقعا خود واقعی ما ایرانی ها رو نشون میده

4- انتقادات زیادی به پایتخت 6 میشه  اما من بیشترین انتقاداتی که به این سری از پایتخت دارم به چالش کشیدن بیش از اندازه احترام به بزرگتر هست که عمدا یا سهوا در این سری زیاد شده، البته در سری 5 هم بود ولی کمتر....شخصیت بهتاش واقعیت جامعه است، پسری که 5 سال بدون پدر بزرگ شده و چون پایتخت مدعی همگامی با واقعیات جامعه است حضور این تیپ شخصیتی هم انکارناپدیره، ولی بجای ارائه راه حل، پایتخت 6 بیشتر این تیپ رو تبلیغ کرد و بهش میدون داد و البته به این تیپ حق داد ولی هیچ راه حلی برای بهتاشها، پدران و مادران مواجه به بهتاش و نظیر اون ارائه نکرد....

5- بنظر میرسه علیرغم پستهای اینستاگرامی محسن تنابنده، پایتخت 7 هم ساخته خواهد شد...اینو از آخرین آیتم قسمت آخر که ارسطو با شکوه آشنا شد و یکدل نه صد دل عاشقش شد، میشه فهمید... ولی به شخصه معتقدم کاراکتر بهتاش به این سریال ضربه خواهد زد..بهتاشی که شاید جای باباپنجعلی رو به غلط گرفته..هر چند رسم روزگار هم به ما یاد داده که همه موندنی نیستن و اتفاقا یکی از اقتضائات همین روزگار، جایگزینی امثال بهتاش با امثال باباپنجعلی هاست..

6-قطعا پایتخت سریالی نیست که به این سادگی ها از ذهن مخاطب ایرانی پاک بشه، با پایتخت در ایام نوروز خندیدیم و گریه کردیم...به سادگی مهمان خانه ما شد و بخوبی همذات پنداری کردیم ...با بعضی از کنایه های ریز سیاسی پایتخت خصوصا پایتخت 6  جیگر مخاطب حسابی حال اومد و خنک شد....ذهن هوشمند و سیال محسن تناینده هم از خلق داستان جدید ناتوان نیست...ولی بنظرم محسن تناینده اگر بخواد سری دیگه ای از این سریال پرطرفدار را بنویسه باید برای اصول و چارچوب این سریال و چوب حراج زدن به برخی از دستاوردهای این سریال  فکری کنه...

نظرات  (۷)

۰۱ فروردين ۰۰ ، ۱۱:۰۷ فاطمه ‌‌‌‌

یه سوال، من نفهمیدم امسال پایتخت چی بود چی شد. ار اول اومدم ببینم دیدم قسمت اولِ خلاصه‌ی فصل قبله. چند شب بعد دوباره زدم دیدم قسمت یکی مونده آخره کلا :/ الان ینی دو قسمت فقط به همون فصل قبل اضافه کردن؟

پاسخ:
من اینجوری متوجه شدم که هر چی قبلا پخش کرده بودن رو خلاصه کردن و صحنه هایی که باعث انتقادات شده بود مثل اون صحنه ای که بهروز پسر کوچک بهبود رحمت رو میگیره کنک میزنه و اون صحنه آخر مقتبس از فیلم همسفر و ... رو همه رو حذف کردن، دو قسمت هم بهش اضافه کردن که چسبوندن به اون خلاصه ای که قبلا پخش شده..با تدوین همه کار میشه کرد...

من اصلا موافق نیستم که خانواده های پایتخت، نمودی از "اغلب" یا حتی عموم خانواده های ایرانی هستند.. خیلی سطح پایین تر از واقعیت اغلب ایرانی هاست به نظرم..

یکی از بزرگترین مشکلاتش هم هموم بحث احترام به بزرگترها و.. است.   حتی اگه شخصیت بهتاش واقعیت جامعه (برای کسی توی اون شرایط) باشه که به نظرم نیست (حداقل با توجه به نوع خانواده های پایتخت)، باز هم باید این بد بودن رفتارش تو همین فیلم به تقد کشیده میشد (حداقل در عمل)، اما انگار برعکس اینطور وانمود میشد که بد نیست و مایه طنز فلیمه! و همونطور که گفته شد، راه حلی در موردش ارائه نشد.... 

من که کلا از این سریال خیلی خوشم نیومد..

 

پاسخ:
من بخاطر کامنت شما یه بار دیگه پست خودمو خوندم..هیچ کجا ننوشتم که پایتخت نمودی از اغلب خانواده های ایرانیه! خانواده های ایرانی اینقدر متنوع هستن که نشون دادن نمودشون کار راحتی نیست..ولی خود ما ایرانی ها رو بخوبی نشون میده این سریال..
خطهای بعدی کامنتتون در واقع تکرار حرفهای من بود..ممنون

سلام سال نو مبارک :) إن شاءالله که بهترین هارو تو سال جدید رقم بزنید...

 

فکر کنم من از معدود افرادی هستم که پایتخت رو اونطور که باید و شاید ندیدم...باید یه فکری کنم بذارمش تو برنامه ...🤔

پاسخ:
سلام سال نوی شما هم مبارک باشه...انشا..برای شما هم بهتر از بهترینها

کار خوبی کردید چیزی از دست ندادید:)

سلام، سال نو مبارک، ان شاء الله سال پر خیر و برکتی از همه لحاظ براتون باشه.

چون پایتخت ندیدم نظری هم ندارم:)))

ولی در مورد کتاب استاد عشق کلی حرف و سوال داشتم که حوصلم نشد بنویسم و پست برداشتین:/ 

قصد داشتم بخرمش ولی وقتی نسخه الکترونیکیش خوندم نظرم تغییر کرد...! وقتی کتاب میخوندم حس میکردم با واقعیت فاصله داره ولی بازم ادامه دادم و خیلی تحسین برانگیز و... بود. سرچ کردم و در مورد کتاب و استاد و فرزندشون خوندم ولی متاسفانه بیشتر تخریب بود تا نقد و چیزی هم دستگیرم نشد که حقیقت چیه.

بخش هایی از کتاب به نظر اغراق گونه میومد مثل تحصیلات و رشته هاییکه پشت سر هم میخوندن و... 

در نهایت کتاب تموم کردم ولی با علاقه نه چون بیشتر سوال برام ایجاد کرد که بی جواب موند... 

در کل برای من مثال عالی هستن دکتر حسابی از کسیکه از دل محدودیت شکوفا شدن و ماندگار.

کتاب مردی در تبعید ابدی بهتون پیشنهاد میکنم:)

پاسخ:
سلام سال نوی شما هم مبارک انشالله شما هم سال خوبی داشته باشید

هر چی بود برای من قابل استفاده بود بطوری که چند بار خودنم اون کتاب رو..حتی اگر وقایعش تخیلی باشه
کتابی که معرفی کردید رو سرچ کردم دیدم در مورد ملاصدرا است..من خیلی ارادت دارم به ملاصدرا..یادمه یه تحقیق دانشجویی در مورد ملاصدرا داشتم و با فلسفه شیخ اشراق یه آشنایی خیلی خیلی اجمالی پیدا کردم...بدم نمیاد این کتاب رو هم بخونم.....بابت معرفی این کتاب ممنونم

"خود ما ایرانی ها" با خانواده های ایرانی چه فرقی داره؟

نماد عموم ایرانی ها هم نیستند.. یه عده ای فقط..

البته بستگی داره از چه لحاظ منظور باشه .. 

پاسخ:
ویژگیهای ذاتی و اشتراکات ما ایرانی ها یعنی خود ما ایرانی ها...خانواده های ایرانی متنوع تر از این ویژگی ها هستند.
مجموعه خانواده ها خیلی بزرگتر از این ویژگی های ذاتی هستند

ممنونم:)

خواهش میکنم:))

پس به نظرم کتاب قلندر و قلعه رو خونده باشید.

 

 

 

پاسخ:
نه این یکیو نخوندم

 

با نظرات و نقدتون موافقم! این دو قسمت تو ذوقم زد حسابی!

2) تاثیر فقدان خشایار الوند طبعا می بایست خودش رو نشون میداد در پایتخت6... اما سیر این دو قسمت واقعا حرفی برای گفتن نداشت! اما در کل من با گروه اولی که فرمودید متفق القولم! درسته که هر چیزی تاریخ انقضایی داره اما... همراهی پایتخت با مردم، شاید تلنگری باشه برای مرور زندگی... و خب سبک دغدغه مندی محسن تنابنده در پایتخت برام قدیمی نمیشه...

4) حرفتون متینه... تو متن جامعه هم این مساله هنوز حل نشدست... روز به روز هم تعداد افراد دارای به قول شما این تیپ شخصیتی رو به فزونیه... البته تا چند سال پیش تفکر این افراد به مثابه ی بهتاش بود... بازیگر شدن و فوتبالیست شدن و چهره شدن و راه صه ساله رو یه شبه رفتن .... الان اما این قضیه کمی متفاوت شده... اینفلوینسر ها، واینر ها، ولاگر ها... اینستاگرام بستری به مراتب آماده تر برای ابراز وجوده تا بازیگری سینما و ورزشکاری حرفه ای و...! جالب اینجاست نوجوونا هم خیلی راحت این مشاغل رو برای آینده شون متصور میشن و حتی والدین هم نمی دونن برای اقناعشون چه باید انجام بدن! انصافا هم وقتی درآمد این عزیزان، حداقل تو این شرایط کرونایی از خیلی از اقشار تحصیل کرده تر و زحمت کشیده تر دیگه بیشتره؛ چطور حتی می تونیم خودمون رو قانع کنیم  که خب این کار نباید هدف ما باشه! الحمدالله موج هواداری هم از صاحبان اینچنین مشاغلی پرخروشه! ارتش فلانی ها!!!

چشم جوونتر ها هم چی رو می بینه؟! پول و اعتبارشونو! که چیز کمی هم نیست!!

وقتی هم پول و اعتبار ساده به دست بیاد؛ احترام، حرمت و اخلاق کمرنگ تر میشه! مثالش هم همین بهتاش فریبا.

از طرفی برخورد خانواده ی ایرانی هم همینه ها... فهیمه مصداق بارز یه مادر ایرانیه! پسرش سیگار می کشه؛ تتو می کنه؛ دخترا رو اغفال می کنه؛ دست روی بزرگترش بلند می کنه.... نهایتش یه دعوای مختصر! و بعد هم جانبداری از پسر در برابر بقیه! (من خودم داداش ندارم؛ آنچه که مشاهده میشه رو میگم)

بعد همه ی اینا یه بار هم که خیری به بزرگترش برسونه؛ منتش می مونه رو سر بقیه!

به هر حال منم راه حلشو بلد نیستم؛ فقط به نظرم آسیب مطرح شده درسته...

پاسخ:
مرسی..اصلا  انگار پایتخت تکراری شده برامون...فقط ن خ!

جالبه از 2 شورع کردید..حتما 1 رو سانسور کردید:)

94) بنظرم دیگه پایتخت خثوثا بدون خشایار الوند حرفی برای گفتن نداره


99) همه حرفهای من متینه.:) درد و آشیب نشون دادن کار راحتیه ولی ارائه راه حل و راهکاره که همه توش میمونن!
بنظرم بیش از اندازه به کاراکتر بهتاش بها داده شده و بنوعی شاید سریال پایتخت 6 رو پاشنه بهتاش میچرخه
من با دیدن پایتخت 6 اذیت شدم...و دوست داشتم زودتر کلکش کنده میشد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">