شیرگیر و شیر او کفتار ماست
چهارشنبه, ۳ شهریور ۱۴۰۰، ۱۲:۴۰ ب.ظ
دلبری و بیدلی اسرار ماست...کار کار ماست چون او یار ماست
نوبت کهنه فروشان درگذشت...نوفروشانیم و این بازار ماست
نوبهاری کو جهان را نو کند...جان گلزارست اما زار ماست
عقل اگر سلطان این اقلیم شد...همچو دزد آویخته بر دار ماست
آنک افلاطون و جالینوس ماست...پرفنا و علت و بیمار ماست
گاو و ماهی ثری قربان ماست...شیر گردونی به زیر بار ماست
هر چه اول زهر بد تریاق شد...هر چه آن غم بد کنون غمخوار ماست
دعوی شیری کند هر شیرگیر...شیرگیر و شیر او کفتار ماست
ترک خویش و ترک خویشان میکنیم...هر چه خویش ما کنون اغیار ماست
خودپرستی نامبارک حالتیست...کاندر او ایمان ما انکار ماست
هر غزل کان بیمن آید خوش بود...کاین نوا بیفر ز چنگ و تار ماست
شمس تبریزی به نور ذوالجلال...در دو عالم مایه اقرار ماست
پسربچه و کفتار در نیجریه
۰۰/۰۶/۰۳