دانشجوی سفید بختم...
خدا رو شکر...دانشجومو تو لباس سفید عروسی دیدم....اونم با یه دوماد سیبیل کلفت!....بهنام بانی رو بردار دراز و لاغرش کن میشه نامزد دانشجوی من!...کجا دیدمشون؟ از نزدیک که نه...خب بنظر شما با این همه پروتکل کجا باید عروس و دوماد رو دید؟ خب معلومه تو واتس اَپ! اینکه چقدر لباس عروسی بهش میومد قطعا به من ارتباطی نداشته و نداره!...منم یه نظر چشمم افتاد دیدم عه این که دانشجوی منه..اما به چشم استاد دانشجویی، عروس باید به دهن بزی خوش بیاد که ظاهرا خوش اومده...ولی چند تا سوال ذهنمو مشغول کرد:
اولا چرا شماره ی این دانشجو تو گوشی من سیوه؟ من که معمولا شماره دانشجو سیو نمیکنم..دانشجو میاد و میره و از حالتی به حالت دیگر تبدیل میشود(قانون بقای دانشجو) پاسخ: آهان یادم اومد!...چنذ بار سوال درسی پرسیده و دو سه بار هم مزاحم من شد برای مشورت در مورد محیط کار...حتی ازم خواستم جایی رو بهش معرفی کنم.....یادمه آخرین باری که رفته بود سر کار، یه نمایندگی ماشین های خارجی و تعمیرات تخصصی الکترونیکی اش بود...به عنوان یه خانم تحسینش کردم...ولی بهش گفتم محیطت مردونه است....گفت من تنها خانم نیستم و محل کارمون تقریبا ایزوله است از آقایون همیشه در صحنه!....گفتم پس نونت تو روغنه...هر روز با یه ماشین خارجی عکس میگرفت و میذاشت تو پروفایلش...منم کاملا اتفاقی ماشینها رو رصد میکردم که دیگه کلا فراموش کردم....گمونم بالاخره گلیمشو از آب کشید بیرون!:) و یه جوون از همه جا بی خبر رو زد و اونم افتاد! هر چند سن عروس خانم ما کم نبود....خدا رو شکر....
دوما چرا تو این ایام این عکسو گذاشته؟ پاسخ: خب شاید تو ایام قبل از این ایام ازدواج کرده و عکسشو حالا برای یا رو کم کنی دخترای فامیل یا کم شدن شر مزاحمین به نوامیس گذاشته....به ما چه اصلا...
در هر صورت خوشحالم که دانشجوم رفته خونه بخت..البته با اون سیبیل کلفتی که من دیدم امیدوارم زندگی شون در سایه سار امنیت و آرامش ادامه پیدا کنه و بره دیگه بر نگرده یعنی سفید بخت بشه و با همین لباس سفیدی که رفته خونه بخت با لباس سفیدی پزشکی هم بره مدارج بالاتر! الان زندگی نگه داشتن از ازدواج کردن سخت تر شده...میگن قبل از ازدواج چشمهاتو باز کن و بعد از ازدواج چشماتو ببند..مشکل اکثر جوونهای ما بعد از ازدواج قسمت دوم این جمله است که هنوز چشماشون بازه!
مزاحم شد ایا؟؟😐😂یعنی معلمای ماهم اینجوری فکر میکنن؟؟؟🤔🙄