دو گیتی..
آرامش دو گیتی تفسیر این دو حرفست.....یک حرف بی خیالی، یک حرف حرف پول است!
به همین سوی چراغ حافظ شیرازی هم اگر تو این دوره زمونه، مثل ما برای زنده موندن به سختی مقاومت میکرد، مصرع دومش رو همین مصرع قرار میداد! تصور کنید حافظ یارانه و سبد کالا بگیره! دیگه ترک شیرازی و گیسو و طرّه یار یادش میموند؟ تصور کنید ایشون میرفت گوشت میخرید کیلویی ۷۲ هزارتومن، دیگه نگاهش به بلبلی می افتاد که برگ گلی خوشرنگ بر منقار داشت؟ یا از یارب میخواست که آن آهوی مشکین رو به ختن باز رسانه؟
حالا اصلا حافظ هیچی؟ سعدی شیرازی و ناصر خسرو جرأت میکردن این همه مسافرت کنن؟ با همون اولین بلیط هواپیما زمین گیر میشدن و کلا قید سفر رو میزدن! گمونم ناصر خسرو میرفت تو همون خیابون خودش و داروهای خاص رو خرید و فروش میکرد!