نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

عروسک پنج سالگی

سه شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۹، ۰۸:۴۹ ق.ظ

این رایتینگ هم دردسری شده برام....یه جایی تو مقاله ام باید بنویسم look angle اشتباهی نوشتم look angel!   اولی یعنی زاویه مشاهده دومی یعنی فرشته نگاه کن! یه e جابجا میشه چقدر معنا متفاوت میشه:))مثل فارسی نیست که یه حرفو  جابجا کنی تازه خوشمزه تر بشه! تو انگلیسی همه چیز قل میخوره میره سمت فرشته!:) اصلا کسی باقی مونده وبلاگ منو بخونه؟ بذار ببینم؟؟



این مطلب هم تو کانال با کلاس باشیم بود..بنظرم جالب بود گفتم اگر کسی هنوز باقی مونده اینجا رو میخونه، این مطلب رو به اشتراک بذارم:

عروسکی که در پنج سالگی خراب شد و کلی غصه‌اش را خوردیم،

در ده سالگی دیگر اصلا مهم نیست...

نمره امتحانی که در دبیرستان کم شدیم و آنقدر به خاطرش اشک ریختیم و روزگارمان را تلخ کرد در دوران دانشگاه هیچ اهمیتی ندارد و کلا فراموش شده است...

آدمی که در اولین سال دانشگاه آن‌قدر به خاطرش غصه خوردیم و اشک ریختیم و بعد فهمیدیم ارزشش را نداشته و دنیایمان ویران شد، در سی سالگی تبدیل به غباری از یک خاطره دور دور دور شده که حتی ناراحتمان هم نمی‌کند...

و چکی که برای پاس کردنش در سی سالگی آن‌قدر استرس و بی خوابی کشیدیم،

در چهل سالگی یک کاغذ پاره بی‌ارزش و فراموش شده است...

پس یقین داشته باش که مشکل امروزت،

این‌قدرها هم که فکر می‌کنی بزرگ نیست...

این یکی هم حل می‌شود ...

می‌گذرد و تمام می‌شود...

غصه خوردن برای این یکی هم همانقدر احمقانه است که در  سی سالگی برای خراب شدن عروسک پنج سالگی‌ات غصه بخوری!

همه مشکلات،

همان عروسک پنج سالگی است...

شک نکن!

.

@bakelasbashim

نظرات  (۵)

۲۴ دی ۹۹ ، ۲۱:۱۳ پشمآلِ پشمآلو

چق بضی مطلبا یهو ب موقع میان جلو چش ادم 🙏👍

پاسخ:
من که خیلی متوجه منظورتون نشدم ولی اگر اون مطلب از کانال باکلاس باشیم بدرتون خورده خدا رو شکر
۲۴ دی ۹۹ ، ۲۱:۱۸ سَیِّده ...

سلام...عجیبه که این پستتون برای دیروزه ولی ستاره‌ش تازه برای من اومده 🤔

 

دقیقا همین مفهوم رو این چند روز به یکی میگفتم...با اینکه مطمئنم ۲سالِ دیگه به این دغدغه هایی که الان کل ذهن و زندگی منو مشغول کرده می خندم...ولی نمیدونم چرا نمیتونم الان ازش رها بشم؟!!

 

پس یقین داشته باش که مشکل امروزت،این‌قدرها هم که فکر می‌کنی بزرگ نیست...

این یکی هم حل می‌شود ...می‌گذرد و تمام می‌شود...

 

قالب جدید هم مبارک :)

پاسخ:
سلام..
من پستها رو روزهای قبل مینویسم و بعد که نهایی شد ارسال در آینده تنظیم میکنم..شاید دلیلش همینه

بله حل میشود ولی کیه که باور کنه؟!:)

ممنون کاری نکردم فقط یه هدره ..یاد دخترا افتادم که بهشون میگن آرایش کردی میگن نه کاری نکردم فقط یه ...ـه:)

سلام:)

روح بزرگی میخواد که بعضی درد ها رو مثل عروسک پنج سالگی ببینیم، اگر به جاودانگی فکر کنیم نه به این حداکثر صد سال دنیا پس کاملا درست گفته... 

زاویه دیدتون خوبه؟(عکس) تونستین بشمارید چند نفر باقی موندن؟؟:)))))

پاسخ:
سلام:))

بله واقعا..خیلی باید  بزرگ باشی تا اینجوری بتونی در لحظه فکر کنی
بنظرم چیزی نمیتونه بشمره....شما هم باورتون شده این منما:))) این بنده خدا اروپاییه!
۲۵ دی ۹۹ ، ۰۰:۲۷ ویرا بانو

وقتی کسی رو نمیخونید و کامنت نمیذارید آیا انتظار دارید بقیه بخوننتون ای استاد گرامی؟:|

من ماهی یه پست میذارم فقط دو سه نفر کامنت میذارن و منم واسه اون دو سه نفر کامنت میذارم

:))

پاسخ:
از قدیم گفتن حرف حق حساب نداره...یا حرف حساب حق نداره..جواب نداره..نمیدونم یه چیزی تو این مایه ها:)
شما بذارید به حساب گرفتاری من...نه خدایی نکرده کلاس گذاشتن....
۲۵ دی ۹۹ ، ۱۲:۲۶ ویرا بانو

خیلی جالبه دیشب خواب دیدم اینجوری جواب دادید:

فرصــت کم، وقــت طلا....

دقیقا با همین شکل و ظاهر

بعد منم میخواستم بگم حتما وقت بقیه آهنه، مسه(دقیق ارزش اینا رو نمیدم)

صبح بیدار شدم هی میگفت خواب دیدم یا واقعا اینجوری جواب دادید

 

پاسخ:
ممنون که وبلاگ منم تو خواب شما هست:))
وقت ما طلا نیست ولی آهن هم نیست
مس فکر کنم ارزشش بیشتر از آهن باشه
البته وقت همه طلاست:)) 


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">