نبرد با گودزیلا!
براری دعوت به آرامش یک گودزیلا وقتی هیچ ابزار و سلاحی در دست نداری بجز یه خودکار آبی و یه خودکار قرمز و یه دفتر کاملا خط خطی، دو راه وجود داره:
1- تسلیم گودزیلا بشی
2- براش اثر هنری زیر رو خلق کنی!
براری دعوت به آرامش یک گودزیلا وقتی هیچ ابزار و سلاحی در دست نداری بجز یه خودکار آبی و یه خودکار قرمز و یه دفتر کاملا خط خطی، دو راه وجود داره:
1- تسلیم گودزیلا بشی
2- براش اثر هنری زیر رو خلق کنی!
:))) استاد چرا اخرین خانوم اینجوری کشیدی؟
+دلگرم شدم که تنها من نیستم که نقاشیم داغونه
مرسی که هستی :)))
یه وقتایی رو موتور مجبور میشدیم چهار ترکه بشینیم. راننده میرفت رو باک بنزین و فرمون هم تو کُلیه هاش. راننده اتوبوستو دیدم یاد اون موقع ها افتادم.....:))))
اینا چی هستن این پایین؟ جوجه؟ D:
فقط اونایی که تو ایستگاه منتظرن!
وای خدا عالی بود
اگه دوست داشته باشید تبادل لینک کنیم؟
خوشحال میشیم به ما هم سر بزنید:
و البته یه خودکار مشکی...
و چه نقاشی دهه شصتی ای...دلمان باز شد
🤨
.
.
.
.
.
پسرا که خود گودزیلان
چرا آقایون و خانوما سوا نیستن از هم؟! :)
احسنت :)))
دیدم منفی نیست کلا از هرکی بپرسی همینو میگه
اصن مگ غیر از اینه؟؟؟؟
وااای خدا میگه شیطون :(((((
ون نه ان شیطاااان
اهم ببینم فرقی کرد:)
😒😒😒
ایش
پ ن با بغل دستیتم
😠😠
من هر چی میگم باز تو لبخند میزنی
عجیبی بخدا
به به خانوم های چادری و محجبه و آقایون با موهای فرفری سفر زیارتی تشریف میبرن ایشاا...؟! :)))
چه آتیشِ باحالی! :)
حالا فلسفهش چیه؟!
یه سال منو بردن مسابقه نقاشی...طرف اومد یه گلدون گذاشت رو میز گفت اینو بکشین.منم نامردی نکردم یه مثلث قهوه ای کشیدم برا گلدونش، یه تک گل هم اون بالا و یه برگ سبز پهن هم اون بغلش که کج شده بود....ها ها ها
والله منو چه به نقاشی ...
فقط راننده اتوبوس که فرمان رفته تو شکمششششش
انشاءالله هرچه زودتر اون اتفاقی که باید بیفته، بیفته!
منظورم همون خاموش کنندهی آتیشه! :)
نه، هرچی مرادِ دلِ شماست؛
از ازدواج، کار، رساله و...
ممنونم؛
نه، ازدواج خیلی خیلی مهم تره! اصلا چه بسا خاموش کننده آتیش هم همون باشه...
هست!
مطمئن باشید که هست...
بالاخره اهمیت پیدا میکنه، دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره!
نه گفته بودین! :))
گودزیلای اهلی بودی ، هرچی گودزیلا ما دیدیم با هیچ ابزاری راضی به آرامش نمیشن 😂
اتوبوسه داره میره ورزشگاه آزادی برای دربی؟