نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

و مردمان پایتخت سرزمین پارس..

يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۶، ۰۸:۰۰ ب.ظ

... و من در سر زمینی زندگی میکنم که بامدادان در بزرگراه مشرق به مغرب کشیده یا مغرب به مشرق کشیده ی پایتختِ سرزمین پارس، عده ای در پشت غربیلک هایشان، همه کار می کنند و تو در عجبی از این همه هنرمندی و توانایی در پشت غربیلک رخش! و رحمت برآن تربت پاک باد که فرمود: هنر نزد ایرانیان است و بس!  

  • دسته ای سوار بر رخش هنوز بند کمر نبسته؛ ازار خود را با آن بند محکم میکنند و  مشغول آنند!!
  • دسته ای دیگر بند چکمه هاشان باز است و تا درز آخر مشغول بستن آنند، آن هم درحالی که پا بر رخِ رخش گذاشته و یک دست به غربیلک و یکدست مشغول بستن اند...!!
  • دسته ای هنوز در خواب بهاری اند و پهلو به پهلو، هر از گاهی تکانی به رخش خود میدهند...
  • دسته ای دیگر سنگ هایی تخت، درخشان و نورانی در دست،  اندورون آن را جستار همی کردندی، گویی در ان سنگ نورانی چیزی گم کرده اند که این همه بالا و پائینش کنند !!
  • دسته ای دیگر برای آن سنگ هاسخن به نجوا گویند. برخی برایش درددل می کنند، برخی بسان سنگ صبور برایش نهان دل می گشایند . برخی دیگر بر سر آن سنگ فریاد برمی آورند و برخی دیگر آن را بر زمین کوبند!!
  • دسته ای دیگر چاشت میخورند، با ولع تمام تو گویی چند روزی است چاشت نخورده اند!!
  • دسته ای دیگر ته  مانده های عشق دیشب را نثار یار میکنند که از خوش اقبالیشان در کنارشان نشسته، و چنگ زنان در خرمن طره آن شاهد بازاری، که دوش، وین پرده نشین همی بوده، رخ چرب یار میبوسند..!!
  • دسته ای دیگر خشمگین، در حال دریدن یقه رفیق و شریک بوده و بسان جنگجوی زوبین بسته، دشنه به دشمن می نمایانانند.... !!
  • دسته ای دیگر پیرایه کنان، چوبکهایی مشکین تو گویی سرمه به چشم میمالند آن هم جلوی آئینه رخش! این دسته دیگر انتهای هنر هستند که سوار بر رخش خود را می پیرایند....!!
  • دسته ای دیگر کتاب و قلم بر دست، نوشتار همی خوانند و نبشته همی کنند، آن هم مشق عشق... شاید مشق تجارت و اگر سخن به گزافه نگفته باشم شاید هم نقشه می کشند برای شکست اهریمن سیاه و یا در جستجوی رمز و راز  کیمیاگری اند!
  • و....

در این پهناور گیتی، جویندگان هنر را بگویید وقت خود به گزافه هدر ندهند و جای دیگر نروند و بدانند و آگاه باشند که: هنر نزد ایرانیان است و بس!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۱/۲۷

نظرات  (۵)

باشد میگوییم :دی
پاسخ:
یادتان نرود..حتما بگویید!
چقد دسته بندی های متنوعی داریم ...
پاسخ:
تازه اینا اونایی بوده که من دیدم...بازم هست
دسته ای هم کلا مجهول الحال ان :)
پاسخ:
به احتمال خیلی زیاد!
۲۸ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۴۶ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
خیلییییی خوب نوشتید:)
به قول خودتون هنر نزد ایرانیان است وبس!
پاسخ:
ممنونم از لطف شما
همینطوره
بسی حظ بردیم از این نگارش زیبا
ممنون
پاسخ:
ممنون از لطف شما

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">