کفتر بازی در روز جمعه
برای اینکه از برنامه روز جمعه ام خیلی عقب نمونم براتون خیلی تلگرافی مینویسم
امروز صبحونه رو در فضایی باز خوردم...جاتون سبز..یه فضای بسیار دیدنی از کتاب رنگی پاییز
در حال خوردن صبحونه دیدم چند تا کفتر چاهی از این چاقا که رنگشون خاکستری متالیک هست و گردنشون سبزه انتظار دارن از صبحونه ام چیزی بهشون بدم...
خب منم یکم نون ریز ریز کردم براشون که با استقبال شدیدشون مواجه شد.
دیدم من که هر روز صبحونه رو کامل میخورم بیام یکم هم برای این کفترا غذا بریزم و هم میزان حافظه یا آی کیوشونو بسنجم
بهمین خاطر تا اونجایی که یه احسان سیر میشه صبحونه مو ادامه دادم و باقی شو نگه داشتم..البته بیشتر نون تافتونی که همراهم بود...که کم هم نبود..
اول از همه یه مشته نون خورده درسته کردم...حالا نون تافتون هم نرم.....میدونید که چقدر سخته....البته دیگه منم از ریا بودنِ گفتن این حرفا هراسی ندارم..دیگه بدتر از خانم حوای ریاکار! نمیشم که! یه دوهزارتومنی میده به فقیر کلی میاد تو وبلاگ جار میزنه!:) شکر خدا تو آفه این پست منو نمی بینه! بنظرم غیر از پیچیدن جلوی اون پژو نقره ایه که امروز اول پیچید جلوی من و بعد من پیچیدم جلوش و حالشو کردم تو قوطی، غیبت از خانم حوا شاید دومین کار بد امروز من باشه...دعا کنید خدا منو ببخشه..
خلاصه اینکه سعی کردم هر دفعه جامو عوض کنم....و نون خورده ها رو در جاهای مختلف بریزم....به نتایج عجیبی رسیدم! (حالا مثلا من چند ساله دارم رو کفترا تحقیق میکنم!)
جالبه دیگه کفترا منو میشناختن..هر جا میرفتم باز هم چند تایی شون منو پیدا میکردن...یکیشون که عین عقاب پر کشید و اومد به سمتم....
این دفعه خودمو از جای قبلی بیشتر دور کردم.....هنوز یه چند تایی بودن که منو پیدا میکردن..گمونم کفتر بازی امروز من حدود نیم ساعتی طول کشید...
واقعا برام جالب بود....کفتر اینقدر فهمیده؟!!! اینقدر با شعور؟ من هوش کفتر رو در حد جلبک یا کمی بیشتر فرض میکردم که ظاهرا اشتباه میکردم! بنظرم کفترا تا حد دلفین هم جای پیشرفت دارن، حقشونو خوردن... کفترا از بعضی آدمها هم بیشتر میفهمن!
پس ما کفترا ها رو به دو دسته تقسیم میکنیم: 1- حافظه دار 2- بی حافظه یا memoryless!
لذت این کار واقعا وصف نشدنیه....حتما امتحانش کنید...به ذهنم رسیده که دفعه بعد یک کیلو ارزن یا گندم بخرم و آزمایشاتمو تکمیل کنم..میخوام با یه کفتر چاهی طرح دوستی بریزم و چیزایی که بلدم از قبیل لایی کشیدن، انتگرال سه گانه، لحیم کاری و نصب ویندوز 10 و ... یادش بدم؟ چیه حسودیتون میشه؟!!:)
موقع دون خوردن کفترا دو تاشون با هم دعواشون شد و کوتاه هم نمیومدن..خواستم بگم صبر کنن افسر بیاد کروکی بکشه که شکر خدا ختم بخیر شد...راستی این قوقو کردن کفترا در حال غذا خوردن رو شنیدید؟ خیلی حس خوبی به آدم دست میده...گمونم دارن از خالقشون تشکر میکنن...قوقوقوقو... (چقدرم تلگرافی نوشتم!) پس چرا اسم این کفتر بازا بد در رفته امروز که خیلی فاز داد؟
:)))
یاد بق بقو افتادم. خدا رحمتش کنه=))
اخرای سال ۹۲ حرم امام حسین، غذای حرم رسید بهم خیلی شانسی و اتفاقی ... داخل پک، نون باگت هم داشت. باز کردم از محتوای داخلش ریختم برای کبوترای حرم ... خیلی خوب بود خیلی ...