نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

بایگانی
محبوب ترین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ابوعلی سینا» ثبت شده است

این چند وقت بدجوری تشنه دیدن یه فیلم ارزشمند بودم....

خصوصا اینکه امسال ایام عیدی هم جایی نرفتم و خودمو در چاردیواری برنامه ریزی درس و مشقام محصور کرده بودم...

البته تو این فرصت، کم فیلم دانلود نکردم ولی هر کاری کردم بتونم یکیشو ببینم اونم با رد کردن سکانس های متوالی و با فاصله که معمولا روشی برای سردرآوردن من از حال و هوای فیلمه نتونستم!

حتی فیلمای بازیگر صادراتی مون به اونور آبها یعنی گلشیفته خانوم هم منو راضی نکرد فیلم ببینم.....بلکه علاوه بر جذابیت های ظاهری فیلماش، بدتر منو از فیلم دیدن منصرف میکرد....البته این دافعه نه بخاطر ژانرهای یکنواختی  بود که معمولا گلشیفته خانوم بازی میکنه بلکه بیشتر علتش نداشتن یه قصه و داستان ارزشمند در جریان فیلم بوده..البته مطمئنم که حتما من اشتباه میکنم و دست کم اون فیلمشو که تو افغانستان بازی کرده یا اون یکی که دچار عشق ضربدری شده رو حتما ببینم..

خلاصه همین وضعیت ادامه داشت تا دیشب همینطور که طبق عادت همیشگی کانالهای تلویزیون ایران رو زیر و رو میکردم  یهو برخورد کردم به فیلم  بادیگارد!


۱۶ نظر موافقین ۰ ۱۲ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۲۵

دیشب در مورد فیلم The Physician در لینک صحبت کردم  نقدهای خوبی در مورد این فیلم انجام شده از جمله 1 و

آقای مهرزاد دانش نقد خیلی خوبی بر این فیلم داشتند که برخی از اشکالات وارد به فیلم توسط ایشون رو بنده مجددا در اینجا میارم:


در خصوص فیلم طبیب هم می توان فهرست طولانی ای از اشتباهات فاحش تنظیم کرد که در آن ها، واقعیت های مربوط به ایران و ایرانی، کژتابانه ترسیم شده اند.


  • برخلاف ادعای فیلم طبیب، ابن سینا خودکشی نکرد، نه در اصفهان بلکه در همدان درگذشت،
  • در زمانه ابن سینا اقلیت های دینی مورد تأیید اسلام تحت سختگیری های مهلک نبودند،
  • نام هیچ فرد انگلیسی ای در فهرست شاگردان ابن سینا ذکر نشده است (چه رسد به این که طرف از ابن سینا هم جلو بزند و به او طریق درست کالبدشکافی و علم آناتومی و چگونگی مهار طاعون را یاد بدهد!)،
  • حمله سلجوقیان به اصفهان چندین دهه بعد از مرگ ابن سینا بوده است و نه مقارن با حیات او،
  • ابن سینا هرگز به اعدام محکوم نشد (تنها مدتی به دستور حاکم وقت آل بویه به دلایل سیاسی در همدان در حبس بود)،
  • مخالفت متشرعین با ابن سینا، به خاطر عقاید فلسفی او بود و نه فعالیت های پزشکی اش،
  • علاء الدوله در جنگ با سلجوقیان کشته نشد و...


این ها تنها نمونه هایی از ناانطباقی های اثر با واقعیت های تاریخی و فرهنگی بوده است و با نگاهی دقیق تر و بضاعت تاریخی بیش تر، می توان مثال های پرشماری در این باره به میان آورد. اما برشماری این موارد، هر چقدر هم فراوان باشند، نکته اساسی در تحلیل این نوع فیلم ها نیست.



موضوع اصلی آن است که فیلمی همچون طبیب (و سایر فیلم هایی که در بند بالا یاد شدند)، آن قدر به لحاظ سینمایی ضعیف هستند که همه آن نادرست انگاری های تاریخی شان را به حاشیه می رانند.


این آثار، چنان رقت انگیزند که به نظر نمی رسد ارزش داشته باشد به صرف زمان و انرژی برای تنظیم دادخواست های گوناگون ملی و تاریخی و فرهنگی علیه شان پرداخته شود. فیلمی که شعور تماشاگر خود را در حدی نازل فرض کرده است که قرار است هری پاتربازی شخصیت اول فیلم (راب) در پیش بینی مرگ دیگران با نهادن دست بر سینه شان (وسط یک ماجرای تاریخی رئال، این ایده های جادویی چه کار می کند؟) و یا ایده مستعمل نجات در آخرین لحظه (مثل برخورد ناگهانی و تصادفی راب با ابن سینا و یا نوع رهایی یافتن ابن سینا و راب از اعدام و یا نجات های پی در پی ربکا از غرق در حوض خانه و بیماری طاعون و تنبیه مهلک شوهرش و...) یا نجات باسمه ای راب و ربکا از توفان شن بیابان و عشق و عاشقی های سطحی شان در مراتب بعدی داستان، یا قطب بندی های کارتونی شخصیتی آدم ها به بد و خوب مطلق (راب و ربکا و ابن سینا و اقلیت ها و شرابخوارها خیلی خوبند و متشرعین و رهبر سلجوقیان و شوهر ربکا خیلی بدند؛ این وسط علاء الدوله هم از هنگامی که با راب انگلیسی رفیق می شود، جزو خوب ها قرار می گیرد)، و...به باور او درآید، دیگر تکلیف بازتاب های تاریخی و فرهنگی اش روشن است و دلیلی ندارد که مایه نگرانی باشد.


طبیب، ملغمه ای است از پیام ها و داستان های عشقی، جنگی، بیابانی، علمی، مرشدی، عدالتی، خانوادگی، و...که همین که جایگاه دانشمند سترگی همچون ابن سینا را می خواست به درستی بیان دارد، جای تعجب می بود. مطلب بالا در شماره 481 ماهنامه فیلم درج شده است.

۰ نظر موافقین ۰ ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۳۱