نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

بایگانی
محبوب ترین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تجهیزات» ثبت شده است

یه روز شهردار یکی از شهرهای دنیا تصمیم میگیره یه برج زیبا تو شهرشون بسازه.
برای این کار از سرتاسر دنیا از سه مهندس
( یه مهندس چینی، یه مهندس آمریکایی
و یه مهندس ایرانی) میخواد که بیان تا در مورد ساخت برج باهاشون صحبت کنه.

مهندس چینی میگه من این برج رو برات میسازم ولی قیمتش میشه 3 میلیون دلار.
1 میلیون هزینه کارگر و تجهیزات،
1.5 میلیون هزینه مواد اولیه
و 500 هزار هم دستمزد خودم.
شهردار با مهندس آمریکایی صبحت میکنه.





مهندس آمریکایی میگه:
ساخت برج 5 میلیون دلار هزینه داره؛
2 میلیون کارگر و تجهیزات،
2 میلیون مواد اولیه
و 1 میلیون هم خودم میگیرم.
شهردار سراغ مهندس ایرانی میاد.


مهندس ایرانی میگه:
ساخت این برج 9 میلیون دلار هزینه برمیداره!
شهردار با تعجب میپرسه، چطور ممکنه 9 میلیون دلار هزینه داشته باشه؟
مهندس ایرانی میگه:
3 میلیون خودت برمیداری،
3 میلیون من برمیدارم،
3 میلیون هم میدیم به مهندس چینی
که برج رو بسازه !!! 

شهردار می پذیره



و بدین سان بود که ما موفق شدیم تجربیاتمون رو صادر کنیم !

۱۲ نظر موافقین ۰ ۲۶ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۲۱