از یاهو مسنجر به وایبر..
از وایبر به تلگرام...
از تلگرام به واتساپ...
از واتساپ به تلگرام...
از واتساپ به سیگنال....
همش خون کبوتر! ( یه چیستان بود زمان کودکی می گفت از اینجا تا به شوشتر همش خون کبوتر! جوابشم گل سرخ بود:))
از این پیامرسون به اون پیامرسون...از این کوچه به اون کوچه اومد تازه گل غمزه فروشم...عین گله ی زنبورای عسل هر چند سال یه بار از این پیامرسون به اون پیامرسون...خسته نشدیم؟؟ البته خودش یه جور تنوع حساب میشه....
با هر گونه پیامرسون داخلی هم قهریم...چون معمولا یه حرفایی داریم که اینوریا نباید بفهمن انوریا بفهمن غمی نیست...قبلنا زیر بار فشار دانشجوها کانال تلگرامی داشتم الان فقط ایمیل..زیربار هیچ پیامرسونی نمیرم دیگه...بعضی وقتها که حوصله ام سر میره میرم ایمیلهای سالهای قبل دانشجوهامو میخونم...اینجوری ماندگاریش خیلی بیشتره...اگر استاد راهنمای جان هم گروهشو تو واطساپ نزده بود همین الان اون واطساپ فلان فلان شده رو پاک میگردم از گوشیم...اپِ سبز رنگِ بی خاصیت!
جدیدا از روی کنجکاوی رفتم سیگنالو نصب کردم خیلی باحاله...میگن افزایش چند هزار درصدی تو جذب مخاطب داشته جوری که مالکین واتساپ به نوشابه خوردن افتادن..میگن امنیتش بیشتره....البته حفظ امنیت حریم خصوصی کاربران...خصوصا اینکه یه رمزنگار امریکایی به اسم ماکسی مارلین اسپایک مالک این پیامرسانه...پس دیگه خیالمون راحتِِ راحت باشه بابت امنیت حریم خصوصی مون:)اطلاعات بیشتر خواستید اینجا امیدوارم یه روز تو سیگنال ببینمتون:)