- دیروز تو راه دانشگاه، پشت چراغ قرمز یه پسر بچه ای اومد شیشه پاک کن پاشید رو شیشه ماشینم و با این کاردک های پهن مخصوص شروع کرد به تمیز کردن شیشه ماشینم...انصافا هم خیلی داشت تمیز میشد! بهش اشاره کردم که الان پول همراهم نیست و فقط کارت عابر همراهم بود..ولی اون به کار خودش ادامه داد! منم هیچی بهش ندادم! سایپای درونم در مقابل حوای درونم حسابی واستاد! آموزه های بلاگر محترمه خانم حوا هم افاقه نکرد! این همه آموزش غیر مستقیم و ....اصلا ما مردها عاطفه نداریم!...نه عاطفه نه آزیتا! چراغ سبز شد...من پولی ندادم به پسرک، گازشو گرفتم و اومدم در حالی که نصف شیشه جلوی ماشینم تمیز شده بود و من....مگه چیه؟ کائوچیو ندیدید؟؟؟!!!:)