شاید هنوز در خاطر مبارک مخاطبان وبلاگ وزین و هیجان انگیز و روشنگر مسیرِ زندگیِ آقای احسان(خودمو میگم) باشد که در این پست وصف دو نیکو سرشت نیک پندار اما تشنه به خون هم بمیان آمد و نقلشان رفت!(کجا رفت؟)
شوربختانه امروز آن دو خرقه هم دریدند و کشت و کشتار همی ساختند و نزاعی بینشان در گرفت!!....
مرا حَکَم قرار دادند که مقصر کیست و زیان دیده و زیان رفته کدام است؟
بدوشان گفتم: دیده افکنید و بنگرید پیراهن کدامیک از پشت دریده شده!!!!
همگان یک به یک به یکدیگر خیره شدندی و لبخندهایشان را گزیده و جلوی خنده خود گرفته به گوشه ای خزیدند!!
اکنون با خود اندیشه همی روان ساختی که مگر من بدوشان چه گفتم که چنین کردند؟؟!!!