چند وقتیه که در مورد اسب سفیدم پستی نزده بودم
تقریبا به ماه پیش دو تا ردبول ریختم تو حلق اسب سفیدم..گمونم ضدیخ کاسپین بود
شمع محفل موتورش رو هم عوض کردم...۴ تا شمع بوش..ساخت روسیه...شمع روسی چه شود!
دو تا از شلنگ های بخاریش هم ترک ریز داشت و آب کم میکرد
اونا رو هم عوض کردم، الان بخاری رو میزنم یه سونا جکوزی میشه ماشینم که نگو
یکم معده اش گمونم مشکل داره انگار نفخ کرده باشه...باید کاتالیزورشو یه نگاه بکنم
خدا رو شکر که اسب سفیدم نشخوار نمیکنه
خدایا این اسب سفید رو برام نگه دار...تو این گرونی ماشین همین اسب سفید همین که منو میبره و میاره خدا رو صد هزار مرتبه شکر...یقینا و قطعا انواع پورش و لامبورگینی صلاحیت سواری دادن به منو ندارن و بنابراین آهن پاره ای بیش نیستند..عشق است اسب سفیدم