نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

بایگانی
محبوب ترین مطالب

در عکس زیر به تفکیک میزان نرخ استخدام زنان در کشورهای مختلف جهان به تفکیک کشور مشاهده میشه

اما سئوالاتی که مطرح هست:

1- آیا ارتباط مستقیمی بین پیشرفته بودن جوامع و میزان مشارکت زنان در اجتماع وجود داره؟

2- آیا استخدام زنان ، به بسترسازی و فرهنگ سازی اجتماعی نیاز داره؟

3- استخدام زنان در هر کشور به کدام معناست: مشارکت اجتماعی، آزادی و برابری، بیگاری از زن، کمرنگ شدن نقش مادر، کمک به اقتصاد خانواده؟

به شخصه معتقدم نقش بانوان در اقتصاد و اجتماع انکارناپذیر هست به شرط احترام به جایگاه و شخصیت زن



۰ نظر موافقین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۱۶

دکتر شفیعی کدکنی:

«...بنده به گواهی اسناد موجود، حدود پنج سال است که حاضر نشده‌ام استاد راهنمای رساله دکتری یا فوق لیسانس باشم، زیرا از گرفتن پول در این ارتباط بسیار متنفرم. اکنون شنیده‌ام که این راه و رسم به همت حضرت‌عالی و همکارانتان در شرف حذف شدن است. به شما تبریک می‌گویم و حاضرم سالی بیست رساله دکتری را مجّاناً قبول کنم.»

۰ نظر موافقین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۵۳

فکر نمیکردم این روزها اینطوری پیش بره! اصلا انگار هیچی دست من نیست!

برنامه؟ قربونش برم  برنامه ریزی تو فرودین برای من دیگه جواب نمیده! خسته ام و بی حوصله..دستم به هیچ کاری نمیره

یه دانشجوی ارشد هم بنده خدا علاف منه که براش یه شبیه سازی کنم با نرم افزار مطلب......اصلا حالم بهم میخوره از شبیه سازی!

نمیدونم چرا اینطور شدم؟

حالا جالبه تو این هاگیر و اگیر هم کابل شارژر گوشیم گم شده هم هندزفری...یعنی عملا خلعه صلاح!

الان گوشیم 25 درصد شارژ داره....تموم شه و کابلم پیدا نشه باید برم بخرم...منم که حوصله ندارم جنس متفرقه بخرم..باید سوار بر مترو برم جمهوری!

خلاصه حسابی از خودم شاکیم! یکی نیست بمن بگه 23 ام اردی بهشت امتحان تولیمو داری؟ واقعا چه کردی براش؟ چکار کردی؟ چند تا لغت یاد گرفتی؟ تنها جوابی که دارم اینه: بی خیال باووووو- یا نهایتا بپرسم ازش که چرا حالووو؟؟!

در هر صورت باید شرایط رو به نحوی تغییر بدم..راهکار داشتید بگید استفاده کنیم

۵ نظر موافقین ۲ ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۵۴
۱ نظر موافقین ۱ ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۵۹
۰ نظر موافقین ۱ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۲

مهمترین چیزی که من از این عکس یاد میگیرم اینه که اولا استعداد انسان فوق تصور ماست، ثانیا آموزش و پشتکار از رموز موفقیته

۰ نظر موافقین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۵۴

نمیدونم چرا این فیلم  The Physician 2013   از فکر و ذهنم پاک نمیشه!

آخه خیلی با تاریخ ایران گره خورده و بنظرم یه ایرانی حتما باید این فیلم رو ببینه

امروز تو تلگرام به این عکس برخورد کردم و ناخودآگه یاد این فیلم افتادم

۳ نظر موافقین ۱ ۲۷ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۵۶

دیروز روز پرکاری داشتم...

خودم هم فکر نمیکردم اینقدر کار ازم بر بیاد! 

صبح ساعت یه ربع به شش بلند شدم و برای فرار از طرح زوج و فرد خواستم مثلا زود برم....ساعت 6و نیم رو رد کردم ولی هنوز نرسیده بودم!

خدا کنه جریمه نشده باشم....(الان به این اسمایلی نیاز دارم که داره دعا میکنه ولی نیست! این بلاگ همه چیزش خوبه ها ولی اسمایل نداره ضمنا جدول هم نمیشه توش کشید..البته منظورم جدول کنار خیابون نیست!)

از 8 صبح تا 8 شب کلاس..با انواع و اقسام آدمیزاد معروف به دانشجو!

چقدر هم تفکراتشون متنوعه

قد و نیم قدّ! با افکار و روحیات کاملا متفاوت و متناقض...

۴ نظر موافقین ۱ ۲۷ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۰۵