نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

۳ مطلب در مهر ۱۴۰۰ ثبت شده است

این عکس رو اول همه با هم ببینیم:


واقعا ممنون میشم اگر کسی بتونه نزدیکتر مفهوم و معنی رو با این واژه به من یادآوری کنه..

واقعا استاد چی؟ استاد پیچوندن؟ استاد لایی کشیدن؟ استاد داف سواری؟ استاد خدمت به خلق، استاد خلق پول؟ واثعا استاد چی؟

و بعد واژه ها و اصطلاحاتی که نسل نو اندیش و دهه های بنزین 100 تومن تا 3000 تومنی خلق کردن و گوی رقابت را از دکتر آهنگر دادگر( دکتر حدادعادل) در واژه گزینی ربوده اند....واقعا چرا نسل ما یا مشخص تر بگم خود من این واژه ها رو نمیتونیم هضم کنیم؟ این اشارات، اصطلاحات و ظرائف ادبی و غیر ادبی واقعا برای من غیر قابل هضم و در مواردی چندش آور است، برای شما را نمیدانم! واژه هایی پر طمطراق و آکنده از معانی ای چون:


-ترکوندن

-خفن

-اسکُل کردن(اسکُلی؟) اَه که چقدر من بدم میاد از این واژه!

-ایستگاه کردن، ایستگاه گرفتن

-پیچوندن

-رِل زدن

-جون بابا 

-بیبی

-گیر دادن

-مخ زدن

-سوسماز

-حلال اولسون( البته این معنا داره)

-پلنگ، داف

-در حد لالیگا

-استاد

-سلطان

-عجیجم:)


-

و....

البته برخی از این واژه ها مختص کلیپ های اینستایی است...این ها همه نشون میده که فرهنگستانهای مستقل و متعددی غیر از فرهنگستان دکتر حدادعادل با پرفورمنس خیلی بالا به صورت موازی در حال واژه گزینی هستند...

و در پایان لازم خطاب به این نسل نواندیش ناامید و افسرده که بنزین 80 تومانی را یادشان نمی آید، خاطرنشان میکنم:

"واژه هایتان تاثیرگذار بود، درسته که ایستگامونو گرفتید و اسکُلمون کردید، درسته که دوره ما گذشته، ولی واژه تون خیلی چیپ یا بقول یه کلیپ، چیپس هست! با واژه هاتون حال نمیکنیم:) "

(ستاد پایش و پویش ناهماهنگی و تعارض ادبی نسلها)



۱۶ نظر موافقین ۱۲ ۲۹ مهر ۰۰ ، ۱۱:۳۶

این دفعه دومی هست که یه خانم میانسال و یا مسن به نوشابه خریدن من در فروشگاه زنجیره ای، گیر میده! دفعه قبلی یه خانمی گیر داد که چرا به جای نوشابه کوکاکولا که از همه نوشابه ها بهتره به زعم ایشون، اون نوشابه رو خریدم و من در یک جمله قصار خدمتشون که عرض کردم ما این نوشابه رو بیشتر دوست داریم!

امروز هم یه خانم دیگه فرمودند که بجای نوشابه دوغ بخرید، سالم تره، خدمتشون عرض کردم که با پیتزا اصلا دوغ نمی چسبه، خصوصا با سوسیس کالباس هم فقط نوشابه می چسبه! ایشون دیگه خاموش شدند و ترجیح دادند چیزی نگند....

بقول جمله پشت یه وانت بار: برای یه سامورایی همه جا ژاپنه!:)

۷ نظر موافقین ۱۳ ۱۶ مهر ۰۰ ، ۲۰:۳۲
کاش میشد امروز روی یکی از صندلی های مرکز واکسیناسیون برای تزریق دوز دوم ببینمتون، با اون لبخندهای قشنگ همیشگی، و قیافه متواضعی که از پشت عینک همیشه با کلاس تر به نظر میرسید..اگر دوز اول واکسیناسیون به عمر شما قد داده بود، قطعا این روزها در کنار ما بودید و چقدر دلم لک زده یکبار دیگه با شما چه در اتاقتون و چه در سلف غذاخوری با هم گپ بزنیم و از هر دری سخن بگیم، هر وقت با شما هم صحبت بودم نگران نبودم، راحت بودم و همش سبک و سنگین نمیکردم چه بگویم، متاسفانه امسال یکی از بهترین اساتید دوران کارشناسی رو که حداقل 9 واحد با ایشون پاس کرده بودم و مشاور یکی از دانشجویان ارشدشون بودم رو از دست دادیم، امروز جای خالی ایشون به شدت احساس میشه، یک آدم مهربون و متواضع، دانشیار یک رشته تخصصی و یکی از گلهای روزگار....کاش یکی از این واکسن هایی که این روزها زیاد شده به شما میرسید و بدلیل بیماری کرونا شما رو از دست نمیدادیم........روح تون شاد.. فراموشتون نمیکنم آقای دکتر...
۱ نظر موافقین ۱۵ ۰۱ مهر ۰۰ ، ۱۴:۵۸