نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

بایگانی
محبوب ترین مطالب

۲۸ مطلب با موضوع «جوجه دکتر :: دکترا» ثبت شده است

یکی از هم دانشگاهیام که دانشجوی دیگه استاد راهنمام هست چند ماهی هست که رفته هلند برای فرصت مطالعاتی

با نامزدشم رفته

تو واتساپ باهاش چت میکردم

می گفت اینجا به دانشجوی دکترا به عنوان صرفا دانشجو نگاه نمی کنند، اینجا به عنوان پژوهشگر شناخته میشه و ماهی هم ۲۵۰۰ یورو حقوق داره البته ۳۸ ساعت موظفی داره که باید کارت بزنه ولی خب چون بنا بر اعتماد هست کسی چک نمیکنه!

از خرج و مخارجش پرسیدم میگه ما تو یه اتاق کوچیک زندگی میکنیم سفر نمیریم و خرج اضافه هم ندارم کلا ۹۰۰ یورو هزینه مون هست

از تفاوت آزمایشگاه اونجا و آزمایشگاه استاد راهنمام پرسیدم که گفت اونجا هر دانشجویی کار دانشجوی قبلی رو ادامه میده(بر خلاف اینجا) و استادای اونجا به شدت پیگیر کارت هستند و اگر در الگوریتمها به مشکلی بربخوری کمکت میکنن و اگر نتونن از اساتید دیگه کمک میگیرن، همکاری بین اساتید دانشکده های مختلف وجود داره(بازم بر خلاف اینجا)

گفتم به بحران ارزی نخوری گفت نه شکر خدا ولی اگر دو هفته دیرتر رفته بودم اصلا نمیتونستم. برای ۸۱۰۰ یورو ۱۴ میلیون تومن از خودش داده ولی الان برای ۷۰۰۰ یورو باید ۳۰ میلیون تومن پول داد...

کم کم دارم منصرف میشم که من برم! فقط و فقط بخاطر هزینه اش.....آخه اینم شد زندگی؟؟!!


موافقین ۱۳ ۰۵ بهمن ۹۷ ، ۰۷:۵۸

به چشمان آبیِ استاد راهنمای ارجمندم!

(تا حالا دقت نکرده بودم امروز از نزدیک استاد راهنمامو دیدمِ، چقدر از کارم تعریف کرد، آخرش هم کلی اصرار که حتما یه بیسکوپیت از رو میزش بردارم...همونجا دقت کردم دیدم چشماش آبیه!!! راستی چند روز پیشا یکی از خانمای آزمایشگاه تحقیقاتی استادم، هر چی فکر کرد اسم یه دانشجوی پسر دیگه رو یادش نیومد، آخرش گفت همون که چشماش آبیه! ما هم تو دلمون بسی خندیدیم!:)))

به چشمانِ سبزِ بانو آلکساندرا که به افق خیره میشود! (نجوای مخاطبین وبلاگ: اَی خِدا!! بازم آلکساندرا!! بیچاره کرد ما رو با این آلکساندرا....خدا دستِ این دختر آلمانیه رو بذار تو دست صاب وبلاگ این قدر رو مخ ما نَرِه!!! )

به مردمان سرزمینم الهام کن که در لاین سرعت پشت فرمون قلیون نمیکشن!!!

به مردمان سرزمینم نشان ده که در جای دیگری غیر از پ‍شت فرمانِ پراید میتوان به کام و وصالِ یار رسید و طرّه هندوی یار پریچهره پریشان نمودن(بوخودا اگه ما حسودیمون بشه! از لحاظ راهنمایی رانندگی برای خودشون خطرناکه!):


بعد از این دست من و دامن آن سرو بلند

که به بالای چمان از بن و بیخم برکند

حاجت مطرب و می نیست تو برقع بگشا

که به رقص آوردم آتش رویت چو سپند

هیچ رویی نشود آینه حجله بخت

مگر آن روی که مالند در آن سم سمند

گفتم اسرار غمت هر چه بود گو می‌باش

صبر از این بیش ندارم چه کنم تا کی و چند

مکش آن آهوی مشکین مرا ای صیاد

شرم از آن چشم سیه دار و مبندش به کمند

من خاکی که از این در نتوانم برخاست

از کجا بوسه زنم بر لب آن قصر بلند

باز مستان دل از آن گیسوی مشکین حافظ

زان که دیوانه همان به که بود اندر بند




۶ نظر موافقین ۵ ۲۵ آذر ۹۷ ، ۱۹:۳۹
بالاخره تموم شد و رفت!
نانازا و خوشگلای من بالاخره افتخار دادن و آزمون جامع بنده رو برگزار کردند!
اینجا گفته بودم که یه چندماهه لنگ در هوام! بالاخره پریروز علت تامّه چسبید به علت ناقصه و جلسه آزمون من برگزار شد...
جاتون خالی....کلی سوال پیچم کردن و من حسابی اومدم براشون! اونا بپرس و من جواب بده! تا بالاخره روشونو کم کردم و گردنم از ابر سوالاتِ نتراشیده و نخراشیده شون کشیدم بالا ..آزمون من شفاهی بود ولی از ده تا آزمون کتبی سه ساعته سخت تر! نشون به اون نشون که یکی از دانشجوها تو همین آزمون جامع یکم بندری جواب میداده به سئوالاتشون، که استادتمامِ، 68 ساله از عصبانیت و به نشانه اعتراض، جلسه رو ترک کرده و دانشجوی بیچاره رو انداخته! خدائیش من استرس گرفته بودم و مثل نقیِ معمولی نزدیک بود پلک چشمِ سمت چپم تیک عصبی بگیره و مثل چرغ راهنما چشمک بزنه!  کل تابستونم تقریبا رفت بس که درس خوندم! آخه اینم شد زندگی؟؟؟؟؟؟؟ (با لحن اون خانومه که تو تو تیزر تبلیغاتی تلویزیون میگه بخونید) نه خدا رو شکر، استاد راهنمای توپی دارم!
خدائیش نمیدونم چرا محبّتم به استاد راهنمام روز به روز بیشتر میشه؟ جدی میگم اینو....نه اینکه فکر کنید  به این دلیله که استاد راهنمام فقط یه دختر داره و خونه شونم تو سعادت آباده ها..نه اصلا اینطور نیست....اصلا از کجا معلوم دختر خانومشون مجرد باشه و منم مجرد باشم و  دو تامون قصد ازدواج داشته باشیم و  منم اونو بپسندم؟...تازه دختر خانومش که آلمانی نیست! فکرتونو منحرف نکنم اصلا...ولی نمیدونم چرا من اینقدر استاد راهنمامو دوست دارم...باید ارتباطاتمو بیشتر کنم باهاش...اصلا نگاهشو به زندگی دوست دارم...بگذریم...
این چند وقت اسب سفیدم خیلی آزارم داده...شما که غریبه نیستید.....دیگه خسته ام کرده...یه تویوتای اف جی برسون خدا.....چی میشه مگه؟.....از دینام و استارات و باتری و تسمه دینام، همش تو همین چند روز خراب شد! استارت رو دیگه نگو، روز قبلِ امتحان جامعم، تو اتوبان همت و زیر پل شریعتی عمرشو داد به شما، یهو دیدم بوی کوکوسبزی سوخته از زیر کاپوت زد بیرون!....خدا برادران امداد خودرو رو حفظ کنه که یه ربعه خودشونو رسوندن و با 20 هزارتومن ماشینو راه انداختن تا خودمو به علی باطری ساز برسونم و من 230 تومن بدم یه استارت نو بخرم...تو این چند روز با احتساب این استارت نزدیک یک میلیون تومن خرج تعمیرات اسب سفیدم شده! اصلنم نمیگم این شد زندگی؟؟؟؟؟؟؟نوش جون اسب سفیدم!
زمانِ رئیس جمهور قبلی می گفتن یه کاری میکنه همه عضو کمیته امداد بشن، الان رئیس جمهور فعلی یه کاری کرده همه به فکر تعمیراتن.....کار تعمیراتیها الان سکه شده..دیگه کسی جنس نو نمیخره! البته خودمو میگم ...شما رو نمیدونم که 4 درصدی هستید یا 96 درصدی؟ ما که فعلا رفتیم قاطی 96 درصدی ها..اصلنم درد نداره!
خدا لعنتت کنه ترامپ من میخواستم آزمون جامعم تموم شد یه تب لت بگیرم، یه ایکس باکس بخرم برای بچه خواهرم، دو سه تا سکه بخرم هدیه بدم به این و اون، همه رو زدی پکوندی! ببینید چطور این پیرزن بدبخت رو سرکار گذاشته؟ روحانی که جای خود داره!
 

دریافت
  یه چند ماه سر من تو کتاب بودا...ببین چه مملکتی درست کردید! خدایا نمیشه روحانی رو بگیری ازمون رئیس جمهور کرواسی رو بذاری جاش؟ مگه چی میشه؟  خدائیش حیف شد کرواسی قهرمان جهان نشد! چند وقته به ذهنم خطور کرده یه فرصت مطالعاتی برم کرواسی....از اونجا هم برم آلمان..البته با این وضعیت دلار و مشغله کاری گمونم ترپاخ تپّه هم گزینه بدی نباشه!
به همه توصیه کردم.. به خودمو و شما هم توصیه میکنم، با این افکار منفی زندگی تونو خراب نکنید! به جهنم که خشکسالیه، جهنم که سکه فلان قدره! به جهنم که دلار شده خداتومن! به این چیزا اصلا فکر نکنید...خودتونو عشقه، 25 سالگی شما و 107 سالگیِ من دیگه تکرار نمیشه! ولی روحانی تَکرار میشه! این روزا رو دریابید..هر چیزیو میتونید بخرید درنگ نکنید، نمیتونید بخرید، غصه نخورید! از زندگی تون لذت ببرید! از بوئیدن یه گل گرفته تا بوئیدن عطرِ .... و  خلاصه کوچکترین و بزرگترین لذت های زندگی تون...خدایی که روزیِ کرم خاکی رو تو اعماق زمین میده و مورچه ها رو فراموش نمیکنه و تا حالا ما رو رها نکرده به حال خودمون، بعد از این هم رهامون نخواهد کرد، از همه تون برای مقاومتی که سرسختانه برای زنده موندن میکنید ممنونم...به مقاومتتون ادامه بدید دوستان!
بعد آزمون جامع دیدم دانشجوهای دانشگاهمون اسباب بازی ساختن...پرسیدم گفتند پروژه درس سه واحدیه! جهت تنوع بدم نیومد وایسم و یکم تماشا کنم..کلی هم سوال پیچشون کردم بنده خداها همه رو جواب میدادن!
 
 
 
راستی یه خبر خوب بهتون بدم: فلشم پیدا شد! یادتونه اینجا چقدر ناراحت بودم....خلاصه گفتم که خیلی نگران نباشید و دیگه دنیال فلشم نگردید چون پیدا شد! ممنون که خیلی بفکر فلش من بودید:)
 
 
۱۷ نظر موافقین ۱ ۲۹ تیر ۹۷ ، ۰۷:۲۱

الان برای بار دومه که آزمون جامع من کنسل میشه! بیخود و بی جهت!

باید سه فروند استاد یک ساعت بشینن و به هدفِ انهدامِ برجکِ اینجانب، یکساعت وقت بذارن تا آزمون جامعِ حقیرِ سر تا پا تقصیر، اونم به صورت شفاهی برگزار بشه و بنده خِلاص بشم و برم سرِ کار و زندگیم و بچسبم به جویدنِ مقاله های بی سر و ته! و دو سه تا مقاله‌ی بی سر و ته دیگه از خودم در وَکِنَم(امیدوارم گویش برره رو درست ادا کرده باشم)..

یکی دو روز پیش شب و روزمو زیگزاگی به هم دوختم تا برای جلسه دیروز ساعت یازده و نیم، چهارتا درس رو آماده کنم که اساتید عظام شفاهی از من بپرسن ..ضمن اینکه هدف نهایی از این آزمون این هست که اساتید محترم اَدامَالله ظلّهم اجمعین،اثبات بفرمایند که دانشجویی که من باشم هِچّی نوفهمم! (کلا برای همه روال همینه نه وفقط من باشم)و  اینکه یکی از این عزیزان بتونه عقده های چند سالشه رو سر من خالی کنه! دیروز  چون علت تامّه محقق نشد و یکی از اساتید نیومد، کلا جلسه به فنا رفت! تازه خودشونم راحت کردن گفتن جلسه رو خودت هماهنگ کن! 

دیگه امروز دقیقا حسّ و حال عراقچی و تختِ روانچی رو دارم که باید برم انگلیس و فرانسه و آلمان رو هماهنگ کنم و دوباره بکشونم پای میزِ مذاکره! خودشونم یه پا کدخدان!

 دقیقا اون وضعیت، یه" اَی خِــــدا" میخواست که با کظم غیظی که در من سراغ دارید، گذشتم ونگفتم و اژبارن (اجباراً)قبول کردم....

عشقِ اول و آخرم هم که زندگیمو گره زدم به اسب چموشِ خواسته هاش!،(استاد راهنمامو میگم بابا، گنجشک سرگردانِ افکارِ بازیگوشتون نره سراغ سهیلا خانم و مریم جان و آرزو خانوم!) هم کمکی نکرد، اصلا ببخشید همین عشق اول و آخرم بود که این بلا رو سر من آورد تو این ماه رمضونی...اینم در وصف عشق اول و آخرم:

 


دریافت

 

۱۲ نظر موافقین ۱ ۰۷ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۱۷

چهارم تیرماه 1395

در پی اعتراض داوطلبان آزمون دکتری سال ۹۵ به نحوه ارزیابی دانشگاه‌ها، رئیس سازمان سنجش آموزش کشور توضیحاتی را در مورد این مرحله از آزمون ارائه کرد.

دکتر ابراهیم خدایی در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا، به برخی ابهامات داوطلبان دکتری ۹۵ پاسخ گفت.

۰ نظر موافقین ۰ ۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۴:۳۳

دکتر شفیعی کدکنی:

«...بنده به گواهی اسناد موجود، حدود پنج سال است که حاضر نشده‌ام استاد راهنمای رساله دکتری یا فوق لیسانس باشم، زیرا از گرفتن پول در این ارتباط بسیار متنفرم. اکنون شنیده‌ام که این راه و رسم به همت حضرت‌عالی و همکارانتان در شرف حذف شدن است. به شما تبریک می‌گویم و حاضرم سالی بیست رساله دکتری را مجّاناً قبول کنم.»

۰ نظر موافقین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۵۳

۰ نظر موافقین ۰ ۰۴ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۲۴

براساس آمار سال ۲۰۱۳ از هر ۴ دانشجوی ایرانی در آمریکا ۳ دانشجو در رشته‌های مهندسی و ریاضی به تحصیل اشتغال داشته و نیمی از این تعداد نیز جذب بازار کار این کشور شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری مهر، جلسه ۴۱ کمیسیون نخبگان و آینده نگاری علم و نوآوری دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد.

در این جلسه که به موضوع «اقتصاد آموزش عالی و نقش دانشجویان مهاجر در آن» اختصاص داشت، گزارش تهیه شده توسط کارگروه نخبگان کمیسیون در مورد نقش دانشجویان مهاجر در اقتصاد آموزش عالی ارائه شد.

در این گزارش با اشاره به نقش دانشجویان مهاجر در فعالیت‌های اقتصادی در برخی کشورها، هماهنگی دستگاه‌های قانون‌گذار و اجرایی در اجرای سیاست‌های جذب دانشجویان مهم‌ترین دلیل کسب موفقیت این کشورها عنوان شد.

در ادامه این گزارش، با اشاره به درآمد ۲۷ میلیارد دلاری آمریکا در سال ۲۰۱۴ از طریق جذب دانشجوی خارجی؛ به ایجاد ۳ فرصت شغلی به ازای ۷ دانشجوی جذب شده خارجی نیز اشاره شده است.

 همچنین بر اساس آمار ارائه شده، در سال ۲۰۱۳ از هر ۴ دانشجوی ایرانی در آمریکا ۳ دانشجو در رشته‌های مهندسی و ریاضی به تحصیل اشتغال داشته و نیمی از این تعداد نیز جذب بازار کار این کشور شده‌اند.

 در پایان این گزارش، پیشنهاد شد تا جمهوری اسلامی ایران در خصوص جذب دانشجویان خارجی و مهاجرت دانشجویان به خارج از کشور، سند و برنامه اجرایی تدوین کند.

پس از ارائه این گزارش، اعضاء به بیان نظرات و پیشنهادهای خود پرداختند؛ که اهم آن به شرح ذیل است

الگوگرفتن از تجربیات موفق سایر کشورها در حوزه آموزش عالی، اتخاذ تمهیدات لازم برای پذیرش دانشجوی خارجی در کشور، تغییر و بازنگری در برخی راهبردها به منظور کاهش خروج دانشجویان از کشور، مبادله هدفمند و برنامه‌ریزی شده دانشجو با دیگر کشورها در راستای نیازهای کشور، تمرکز بر موضوع مهاجرت تحصیلی از منظر علمی و سطح‌ سنجی و استاندارد سازی دانشگاه‌ها.

۰ نظر موافقین ۰ ۱۹ اسفند ۹۴ ، ۰۶:۴۳