نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

بایگانی
محبوب ترین مطالب

۶۶ مطلب با موضوع «دانشجوهام» ثبت شده است

دوباره جمعه..

دوباره کوه..

دوباره پیاده روی..

دوباره رادیو گفتگو..

دوباره نون سنگک داغ و حلیم..

دوباره پائیز...



+این دوستمون در مسیر کوه مشاهده شد، سریع ثبت تصویرش کردم.. یه لحظه به ذهنم رسید بگیرمش تربیتش کنم در حد بل و سباستین!  بگذریم که بیشتر شبیه ذمبه میمونه تا بل و سباستین:))(راستی سگه بل بود یا سباستین؟)  بعد تحویل جامعه بدمش....بعد یکم فکر کردم دیدم واقعا حسش نیس.....هم بلد نیستم، هم از سگ خوشم نمیاد، هم تو برجمون راش نمیدن، هم غذای هاپو هم حسابی کشیده بالا!:

+تحریم؛ تنبیه ملتهاست نه دولتها (رادیو می گفت)

+این ترم دانشجو دارم چه دانشجوهایی!...قد و نیم قد! بوکسوره که 6 واحد انداختمش باز هم این ترم اومده با من واحد گرفته! فعلا داره لبخند میزنه! حالا چه بلایی این ترم سرم بیاره خدا میدونه! یه مربی دفاع شخصی هم داریم تو دانشجوها..یه خانمه هم هست تو داروخونه نسخه می پیچه! ببینم این ترم من نسخه اشو می پیچم و میندازمش یا اون نسخه منو می پیچه و پاس میکنه؟...یه پسره دیگه هست باباش تو دبی تجارتخونه داره و یه جورایی پسر حاجی حساب میشه! بهش میگم پسر حاجی!!! چرا میای سر کلاس من لذتهای زندگیتو به فنا میدی؟!!! میگه قفل زندگی من تو مدرک این دانشگاهه!! هنوز نفهمیدم منظورش چیه؟!!!!!یه پسره هم هست مذهبی و در عین حال خوردنی......همه میگن تلگرام؛ اون میگه سروش!!، همه میگن سریال خارجی؛ اون میگه دلدادگان!، از اعتماد بنفس و استقلال رای اش خوشم اومده..خیلی هم درسش خوبه ظاهرا (ببینم بازم لازمه یادآوری کنم  ایشونم آقا هستن یا نه؟!!)

۲۴ نظر موافقین ۹ ۱۳ مهر ۹۷ ، ۱۳:۰۴

با آخرین دستاوردهای دانشجوی عزیزم در چند پست قبل، آشنا شدید...

برای اینکه از تازه ترین و آخرین یافته‌ها ودستاوردهای دانشجوی عزیز،خوشگل و دوست داشتنیِ من(لازمه بازم تاکید کنم ایشون آقا هستن یا لازم نیست؟!!!!) محروم نمونید، عکسهایی از مدار و نتایج خروجی مدارش رو براتون میذارم....البته نمیدونم چرا کجکی از اسیلوسکوپ عکس گرفته؟ شاید شرایط نامناسبی داشته موقع عکس گرفتن!(ناگفته نماند بسیار پسر مودب، بااخلاق و سخت کوشی هست ایشون..)

۱۸ نظر موافقین ۶ ۰۹ مهر ۹۷ ، ۱۷:۳۷

یه روز دو تا گوجه فرنگی داشتن از خیابون رد میشدن، یکیشون میره زیر ماشین! اون یکی به اینی که رفته زیر ماشین، میگه: رُبِّ جلیلُ القدر، بیا بریم!  (اصلاح و بیمزه سازی جوک مردم توسط اینجانب صورت گرفته:)ببینم رامبد جوان این همه جوک بیمزه میگه چیزی نیست! حالا ما تو عمرمون یه جوکو اصلاح کردیم شدیم بیمزه؟؟! بابا دستخوش!)

دیروز یکی از دانشجوهام فارغ شده(از تحصیل البته نه از زایمان:))) برام پیام فرستاده! بخونید ببینید منظورش کی بوده؟ من که هر چی گشتم بمن نمیخورد!!!! (بازم لازمه بگم دانشجوم آقا بوده یا نه؟؟)


۱۷ نظر موافقین ۷ ۰۵ مهر ۹۷ ، ۲۳:۱۳

هنوز مدارش تکمیل نشده- فعلا اول راهه- ولی پشتکارش خوبه..اسمشم ام ام کا تی هست!

مدارش فعلا خیلی ساده است بناست پیچیده تر بشه

فعلا اینم عکساش:

۴۴ نظر موافقین ۵ ۲۲ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۰۰

دیروز یه سر رفتم اون یکی دانشگاه برای یکی از دانشجوها موضوع پروژه انتخاب کنم..

مسئول امور کلاسها که هیشوخ ما رو تحویل نمی گرفت کلی تحویلم گرفت گفت خیلی وقته تشریف ندارید! دلمون تنگ شده! منم تو دلم گفتم آره جوون عمه ات! تو و دلتنگی؟ سالی دوازده ماه ما رو تحویل نمیگیری حالا یه ترم نبودم دلخسته من شدی؟:))

ولی دانشجوم که بهم زنگ زده بود و موضوع پروژه شو بنا بود تعریف کنم بسیار دانشجوی مودبی بود...می گفت مغازه لوازم خانگی داره و این روزا کاملا سرش خلوته و وقت داره پروژه رو انجام بده..حسابی راهنماییش کردم و گفتم تا تهش باهاتم..هر کمکی خواستی هستم....پسر خوبی بود..موضوع خوبی هم از کار دراومد بنظرم..حتی آدرس و تلفن جایی که باید قطعات رو خریداری کنه هم بهش دادم...

ضمنا اونایی که 4 درصدی هستن هیچی ولی 96 درصدی ها بیشتر هوای پدراشونو داشته باشن..این روزا بهردلیلی پدرا خسته ان..کمتر چیزی ازشون بخوایید، بیشتر بهشون محبت کنید، کلی گفتم:



۳۷ نظر موافقین ۱۵ ۰۶ شهریور ۹۷ ، ۰۶:۵۹

عکس حدودا برای دو سال پیشه، آخرِ ترم دانشجوها دوست داشتن یه عکس سلفی بگیرن، گفتم بگیرید، برای منم بفرستید، من همون نورانیه هستم که نشستم!:) دیگه دعوتِ علنیِ من شروع شده گفتم به مخاطبانم رخ بنمایم! :))


۴۳ نظر موافقین ۳ ۰۳ شهریور ۹۷ ، ۱۵:۵۹

چند سال قبل تو دوران جاهلی، یه فولی کرده بودم آی دی تلگراممو برای تدریس خصوصی تو اینستا گذاشته بودم

یه خانم شیر پاک خورده ای امروز تو تلگرام برام پیام گذاشته که شما به درس سیگنال و سیستم مسلط هستید؟

میگم بله..چطور؟

میگم من سیزده اردیبهشت امتحان سیگنال دارم....سوالا رو سر جلسه براتون آنلاین میفرستم شما هم سریع جواباشو برام آنلاین بفرستید!هزینه اش هم هر چقدر شد تقدیم میکنم!!

بهش گفتم شرمنده من تا حالا از این غلطا نکرده و نخواهم کرد!


مگر من ولادیمیر پوتین هستم که به جای بشار اسد جنگ نیابتی کنم؟؟؟!!!  یا داعشم که به جای عربستان و آمریکا جنگ نیابتی کنم؟؟خدائیش مُخ ایرانی تو تقلب تا حالا رودست نداشته ....تقلب یعنی این!!!!..بقیه اش سوسول بازیه...دانشجو هم فقط دانشجوی این دوره زمونه....زمان ما دانشجویی سوء تفاهمی بیش نبود!!!

۳۰ نظر موافقین ۱ ۲۳ فروردين ۹۷ ، ۱۶:۳۶

ای خِدا!

کی این تلگرام بسته میشه من از شر پیامای بعضی از دانشجوهام خلاص شم..امشب یکیشون پیام داده که یادتونه فلان و بیسار؟و چون کتانژانت آلفا روی کیسی بزرگتر مساوی زیتا بود پس......لذا حاضرم که آنگاه!؟ جالبه که من بیشتر سرم تو لاک خودم بوده! بابا بیخیال من بشید...من با همه اینجوری(کف دست به سمت آسمون) همه با من اونجوری(کف دست به سمت زمین)!!!!! اینا تا قافیه شون تنگ میشه یاد دفترچه خاطراتشون میکنن....خدا مشکل همه جوونا رو حل کنه

۱۳ نظر موافقین ۱ ۱۵ فروردين ۹۷ ، ۲۳:۰۷