نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

بایگانی
محبوب ترین مطالب

۳۷ مطلب با موضوع «دلنوشته :: اسب سفید خوشگلم» ثبت شده است

چند روز پیش بازم آمپر اسب سفیدم رفت بالا... نمیدونم از چی عصبانی شده بود؟

مشخص شد ترموستاتش خراب شده...عوض کردم مهربون تر شد:)


۰ نظر موافقین ۱۳ ۲۲ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۴۰
خودرویی که در عکس مشاهده میفرمایید یک ماشین بالای یک و نیم میلیاردی تا نهایتا سه میلیاردی هست،
 یک بی ام دبلیوی 20xx یا نهایتا 20yy که چند وقتیه همسایه اسب سفیدم شده در پارکینگ خونه،
 البته این موضوع برای من هیچ کلاسی محسوب نمیشه!،
 تازه همش نگران اسبم هستم که یوخ خیال نکنه من بهش توجهی ندارم!، یوخ خودشو گم نکنه و دچار افسردگی نشه،
 و اعتماد به نفس خودشو حفظ کنه ..
همینطور که در عکس می بینید، راننده محترم این ماشین یک و نیم و میلیاردی درِ عقب ماشین رو حسابی مالیده! 
بالاخره صافکار نقاش هم باید یه پول اساسی بگیرن شب عید دیگه....
 من این وسط نگران هیچی نیستم جز دلِ اسب سفید من! 
واله و شیدا دل اسب سفیدِ من، بی‌سر و بی‌پا دلِ اسبِ سفیدِ من...##



۱۴ نظر موافقین ۱۲ ۱۳ اسفند ۹۸ ، ۱۹:۳۷

کوعلِ اسب سفیدم هم سوخت! (درستش کوئله شبیه پائولوکوئیلوی برزیلی!

خدا لهنتت کنه ترامپ! (خدائیش این کلمه لهنت خیلی بار معنایی داره!! از خود لعنت هم بیشتر دمپرش میگیره! بهر کسی خواستید فحش بدید فقط بهش بگید خدا لهنتت کنه! ستاد بازآموزی ناهنجاریهای اجتماعی!:) مثال: ######   )

170 تومن پیاده شدم برای کوئل! به یکی از شمعها برق نمیرسوند!

میگم محفل اسب سفیدم کم نور شده! 

اسب سفیدم مثل این اسب چلاقا تک کار میکرد! لنگ میزد!

نمیدونم این روزها چرا اسب سفیدم همش به خرج میفته!؟؟؟

خدایا درسته من ناشکری کردم که پروژه خرید تویوتای اف جی کروزر ما عقب افتاده! ولی خب من قدردان همین اسب سفید پا به سن گذاشته هم هستم! خدایا به این اسب سفیدم رحم کن! به جیب من رحم کن! به تویوتای اف جی کروزر که در فراق من جیلزو بیلز میکند هم رحم کن!

خدایا تو روزی سگان و کلاغان جنگل را حتی در روزهای برفی فراموش نمیکنی!(ایناهاش خودم دیدم! عکسهای پایین!) تویوتای اف جی کروزر من را هم در همین روزهای برفی فراموش نکن! فدایی داری ...


 



۲ نظر موافقین ۸ ۰۲ بهمن ۹۸ ، ۱۸:۰۶

دیدید چی شد؟

آبشش اسب سفیدم سوخت!

به همین سادگی...

چند روزه از زیر اسب سفیدم آب جاری میشه!!

گمونم کلیه هاش چاییده:))

یکی می گفت واترپمپ(آبشش) اسبت سوخته

امروز ببرم مکانیکی ببینم مکانیکم چی میگه؟

نذر کردم اگر آبششش سالم باشه ببرمش کارواش!!(بعد دوماه البته!)؟ نظر مثبتتون چیه؟:))

۲۲ نظر موافقین ۱۳ ۲۵ دی ۹۸ ، ۱۷:۱۹
واقعا شرمنده ام ای رخش سفید! 
نمیدونم اصلا شایسته بخشیده شدن هستم یا نه...
ولی ما آدمها هم بعضی وقتها بی معرفت و بی رحم میشیم!
تقصیرتو چیه که عودلار کشید بالا و پروژه خرید تویوتا اف جی کروزر من، به گِل نشست!!!
تو هیچ تقصیری نداری!
منِ بی معرفت اون روزها که هنوز بوی نویی و صفر بودنت به مشام میرسید و به صفر بودنت افتخار میکردم، به هر بهونه ای که بود دستی به سر و گوشت میکشیدم! ولی الان......!
چه جاهایی رو که با هم چهار نعل میرفتیم! صدای شیهه تو چه دلنشین بود!....هر چند الانم هست...
ولی اعتراف میکنم که بی معرفتی از منه!
تو تا حالاشم پا به پای من اومدی و این من بودم که رفیق نمیه راه شدم!
دیروز وقتی دیدم بخاری ات گرم نمیکنه و تو برف و بوران صبحگاهی که چشم چشمو نمیدید و بخاطر همین کم بودن دید، یه ماشین به یه عابر زده بود و پلیس تو صحنه حاضر شده بود و روی عابر رو که دراز کشیده بود با پتو پیچیده بودن؛ یا همین دیروز که راننده های نابلد تو سرازیری سربالایی های خیابون باهنر، بخاطر لغزندگی دور خودشون چرخ چرخ عباسی میخوردن! روشن نشدن بخاری تو  طبیعی بود.....روشن نشدن بخاریت دلیل بر بی معرفتی و رفیق نیمه راه بودن تو نبود!....همه و همه تقصیرها از من بود....
(یادآوری: در جاده های لغزنده به هیچ عنوان از ترمز نباید استفاده کنید چه دستی و چه پدالی، فقط از دنده محترم و سنگین و رنگینِ یک استفاده کنید، خودش یه جور ترمزه! ضمنا ماشین غیر از بنزین به آب هم نیاز داره، مثل من فراموشتون نشه!-پلیس راهور ناشتا:))
اسب سفیدم...
سفیدتر ازجانم....(اینو دیگه خودمم نفهمیدم یعنی چی؟:))
میدونم در حقت کوتاهی کردم....
چندماه پیش که مکانیکی بودم مکانیکم گفت بابا یه چیکه آب بریز تو این ماشین واشر میسوزونیا....
منم گفتم باشه!
ولی از تو که پنهون نیست از خدا چه پنهون یا ازهمه پنهون از تو چه پنهون، بازم بهت آب ندادم!
همین یکی دو روز پیش دیدم بخاریت خنک نمیکنه ها ولی جدی نگرفتم...مییدونی چرا؟ چون هوا خیلی سرد نبود!
امروز خیال کردم بخاریت که روشن نمیشه یا با من قهر کردی یا رله فن ـت خراب شده! ولی اومدم پایین دیدم که فن هات مثل باد پاییزی دارن یالهاتو تو هوا میرقصونن! (خدائیش تشبیه رو داری یا نه؟:)
یهو مثل پسر مبتکر یادم افتاد که آب نریختم تو رادیاتت یعنی ببخشید آب بهت ندادم!
آمپر بالا و بخاری سرد همش بخاطر همین یه چیکه آبه
درِ رادیات رو باز کردم و حالا آب نریز کی آب بریز!
در حد 2-3 لیتر آب کم داشتی..بمیرم برات!
ای بفدای رادیاتِ تشنه ات!!!
خدائیش دیگه خیلی شرمنده شدم!
خدایا منو ببخش...
هر چی گشتم یه کلانتری نزدیک پیدا کنم که برم خودمم معرفی کنم نشد که نشد!
الان از اسب سفیدم خجالت میکشیدم!
دیگه روم نمیشه برم سوارش بشم..میگم بهتر نیست این چند وقت رو با مترو یا خط یازده برم؟
امیدوارم اسب سفید اون دنیا یا همین دنیا زیر پل سیدخندان جلوی منو نگیره!
به یال سفیدت سوگند میخورم اسب سفیدم این دفعه بیشتر حواسم بهت باشه!
منو ببخش اسب سفیدم!

۹ نظر موافقین ۱۴ ۲۰ دی ۹۸ ، ۱۰:۳۴