نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

۱۳۸ مطلب با موضوع «منابع مفید» ثبت شده است

اسفند

خواهش پسر بچه ای ست وسط پیاده رو که: 

"ماهی قرمز می خواهم!"

شوق زوجی ست که در شلوغ ترین عصر شهر به دنبال لباس نامزدی، مغازه ها را می گردند.

حال خوش دستفروشی ست که می تواند چند روزی بی دغدغه ی مامورین بساط کند.

قول پدری ست به دخترش که: 

"بازار شب عید خوب است؛ لباس عیدت جور است!"

امید یک بیمار سرطانی ست به بهار؛ به رویش دوباره ی موهایش.

غرغر دخترکی ست که به اجبار مادر باید دستی به سر و روی اتاقش بکشد!

شک و تردید پیچاندن کلاس ها: 

"از بیستم یا بیست و پنجم؟"

اسفند

حس هم آغوشی گربه های روی بام و عطر گندم هایی که کم کم باید سبز شوند...

عطر خوشی است!

بوی عیدی بوی کاغذ رنگی...


@باکلاس باشیم

۷ نظر موافقین ۱ ۱۰ اسفند ۹۶ ، ۰۷:۴۰
فقط چند سال همدیگه رو تحمل کنیم؛ کافــیه.....فقط چند سال...


در دست بانوئی به نخی گفت سوزنی
کای هرزه گرد بی سر و بی پا چه میکنی
ما میرویم تا که بدوزیم پاره ای
هر جا که می رسیم تو با ما چه میکنی
خندید نخ که ما همه جا با تو همرهیم
بنگر به روز تجربه تنها چی میکنی
( پروین اعتصامی)
۱ نظر موافقین ۱ ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۵۷
۰ نظر موافقین ۱ ۰۶ اسفند ۹۶ ، ۱۲:۲۵

آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﻗﺎﯾﻊ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻦ...

آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺑﺎﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺗﻮﺳﺖ ﺑﺤﺚ ﻧﮑﻦ فقط به او گوش کن...

آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ خودت را با کسی مقایسه نکن...

آرامش میخواهی شکرگزار باش...

آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍهی کمک کن ؛ تو توانایی ! شاید همه توانایی روحی و جسمی برای یاری کردن ندارند...

آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍهی با همه بی هیچ چشم داشتی ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎﺵ...

آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﯾﺰﯼ ﮐﻦ ، هدف داشته باش...

آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺳﺮﺕ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﻡ ﺑﺎﺷﺪ .

آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ وابسته نباش .

عاﺷﻖ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻣﺎﻧﺪ.

۰ نظر موافقین ۱ ۰۲ اسفند ۹۶ ، ۱۲:۳۱

به مدت هفت سال چوپانی کر و لال در ایل بختیاری بود..

مجتهد و پیشنمازی که با اشاره ای گیوه هاش جفت میشد!

ریش و عمامه اش در اتش نمیسوخت !

با باتریِ عصایش حلال زاده ها را از حرام زاده ها تشخیص میداد!

او مدعی بود حضرت علی را در خواب دیده و به او گفته: ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﮕﻮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺩﻩ ﺳﯿﺎﻩ ﻭ ﻧﺠﺲ (ﻧﻔﺖ) دوری کنند

اصلا کاملترشو خواستید اینجا بخونید...

۴ نظر موافقین ۱ ۲۹ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۱۳