نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

۱۳۸ مطلب با موضوع «منابع مفید» ثبت شده است

ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﺍﮔﺮ :

ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﺎﺩﺭﺳﺘﯽ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﮐﺴﯽ ﺑﮑﻨﻢ ...

ﺩﻧﯿﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻼﺷﺶ ﺭﺍ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺍﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﺪ ...


ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﺪ ...

ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﻫﻤﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺷﺒﯿﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﯾﻢ ...


"ﭘﻨﺎﻩ " ؛

ﻣﯿﺒﺮﻡ ﺑﻪ " ﺧﺪﺍ " ،

ﺍﺯ ﻋﯿﺒﯽ ﮐﻪ؛

" ﺍﻣﺮﻭﺯ " ﺩﺭﺧﻮﺩ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ

ﻭ؛

"ﺩﯾﺮﻭﺯ "

" ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ " ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ،

" ﻫﻤﺎﻥ ﻋﯿﺐ " ﻣﻼﻣﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ...

ﻣﺤﺘﺎﻁ ﺑﺎﺷﯿﻢ، ﺩﺭ " ﺳﺮﺯﻧﺶ "

ﻭ " ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﺮﺩﻥ " ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ

ﻭﻗﺘﯽ ؛

ﻧﻪ ﺍﺯ " ﺩﯾﺮﻭﺯﺍﻭ "ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺭﯾﻢ،

ﻧﻪ ﺍﺯ " ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ."...

۲ نظر موافقین ۰ ۲۰ دی ۹۶ ، ۱۴:۲۶

بالاخره تصمیمو قطعی کردم...

دیگه ازش دل کندم...

مهرش حلال...جونش آزاد....

من دیگه براش وقت ندارم...واقعا وقت ندارم......

دیگه نمیخوامش...دیگه دوستش ندارم......دیگه باهاش حال نمیکنم

حدود 11 ساله که با هم بودیم...تو سرما و تو گرما...تو سختی ها و خوشیها

ولی دیگه میخوام تنها باشم..با کارم..با درسهام...میخوام تنها باشم

اون هیچ وقت قدر منو ندونست...ولی من خیلی براش وقت گذاشتم..خیلی براش ارزش قائل بودم...

دیروز رسما زنگ زدم و طلاقش دادم...

۱۴ نظر موافقین ۰ ۰۸ دی ۹۶ ، ۱۳:۱۶

روزی شاه عباس در اصفهان به خدمت عالم زمانه "شیخ بهائی" رسید پس از سلام و احوالپرسی از شیخ پرسید: در برخورد با افراد اجتماع " اصالت ذاتیِ آنها بهتر است یا تربیت خانوادگی شان؟
شیخ گفت : هر چه نظر حضرت اشرف باشد همان است ولی به نظر من "اصالت" ارجح است. و شاه بر خلاف او گفت : شک نکنید که "تربیت" مهم تر است.
بحث میان آن دو بالا گرفت و هیچیک نتوانستند یکدیگر را قانع کنند. بناچار شاه برای اثبات حقانیت خود او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی نشاند.

فردای آن روز هنگام غروب شیخ به کاخ رسید بعد از تشریفات اولیه وقت شام فرا رسید سفره ای بلند پهن کردند ولی چون چراغ و برقی نبود مهمانخانه سخت تاریک بود در این لحظه پادشاه دستی به کف زد و با اشاره او چهار گربه شمع به دست حاضر شدند و آنجا را روشن کردند. در هنگام شام، شاه دستی پشت شیخ زد و گفت دیدی گفتم "تربیت" از "اصالت" مهم تر است ما این گربه های نااهل را اهل و رام کردیم که این نتیجه اهمیت "تربیت" است.

شیخ در عین اینکه هاج و واج مانده بود گفت من فقط به یک شرط حرف شما را می پذیرم و آن اینکه فردا هم گربه ها مثل امروز چنین کنند.

شاه که از حرف شیخ سخت تعجب کرده بود گفت: این چه حرفیست فردا مثل امروز و امروز هم مثل دیروز! کار آنها اکتسابی است که با تربیت و ممارست و تمرین یاد انجام می شود ولی شیخ دست بردار نبود که نبود تا جایی که شاه عباس را مجبور کرد تا این کار را فردا تکرار کند.

لذا شیخ فکورانه به خانه رفت. او وقتی از کاخ برگشت بی درنگ دست به کار شد چهار جوراب برداشت و چهار موش در آن نهاد. فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت تشریفات همان و سفره همان و گربه های بازیگر همان. شاه که مغرورانه تکرار مراسم دیروز را تاکیدی بر صحت حرفهایش می دید زیر لب برای شیخ رجز می خواند که در این زمان شیخ موشها را رها کرد. در آن هنگام هنگامه ای به پا شد یک گربه به شرق دیگری به غرب آن یکی شمال و این یکی جنوب ...

این بار شیخ دستی بر پشت شاه زد و گفت: شهریارا ! یادت باشد اصالت گربه موش گرفتن است گرچه "تربیت" هم بسیار مهم است ولی"اصالت" مهم تر. یادت باشد با "تربیت" می توان گربه اهلی را رام و آرام کرد ولی هرگاه گربه موش را دید به اصل و "اصالت" خود بر می گردد.

۱ نظر موافقین ۱ ۲۶ آذر ۹۶ ، ۰۴:۴۶

اگر به من بگویند زیباترین واژه ای که یادگرفتی چیست؟

میگویم پذیرش است


پذیرش یعنی:

پذیرفتن شرایط با تمام سختیهاش

پذیرفتن آدم ها با تمام نقص هاشون.

پذیرفتن اینکه مشکلات هست و باید به مسیر ادامه داد.

پذیرفتن اینکه گاهی من هم اشتباه میکنم.

پذیرفتن اینکه من کامل نیستم.

پذیرفتن اینکه هیچ کس مسئول زندگی من نیست.

پذیرفتن اینکه انتظار از دیگران نداشتن.

داشتن پذیرش توی زندگی یعنی پایان دادن به تمام دعواها و اختلافها

۱ نظر موافقین ۱ ۱۰ مهر ۹۶ ، ۲۲:۱۹
۳ نظر موافقین ۱ ۳۱ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۰۵