شاه کلیدِ کار اداری.....
یکی از شروط موفقیت در انجام کارِ اداری، نوع نگاه و زاویه دید شما به اون کار و کارمند مربوطه است.......باید طوری رفتار کنید که کارمند مربطوه مطمئن بشه که شما خیلی آدم حسابش کردید و حتما برای خودش کسی هست....
اگر هم میخواید زودتر کارتون انجام بشه باید اینطور وانمود کنید که در جهان هستی فقط ایشونه که میتونه کار شما رو انجام بده یا مشکل شما رو حل کنه و کاری که ایشون انجام میدن مهمترین کار دنیاست!!!...
یعنی حتی ممکنه از نظر شما کار ایشون در حد یه بادکنک کشیدن به عنوان امضا باشه که خیلی هم کار سخت و مهمی محسوب نشه ولی باید طوری رفتار کنید که امضای آقا یا خانم کارمند، از طراحی ساخت تست و پرتاب سفینه فضایی ناسا هم سختتر، مهمتر و ارزشمند تره!!! (دیدم که میگم)
تو ایران بر اساس تجربیاتی که داشتم اینجوری بوده آلمان رو خبر ندارم!
غیر از این باشه کارتون رفته ته صف یا فردا بیا فردا بیاها شروع میشه!!!
یه نکته دیگه اینکه هر جا خواستید برید یه کیف بزرگ بردارید و هر چی مدرک دارید با دو سه تا کپی ازش و حتی کپی شناسنامه پدربزرگ و عمه تون رو هم همراهتتون داشته باشید که بهانه ای دست کارمند محترم نباشه...هر چی هم خواست سریع بذارید جلوش...مثل قضیه کلاهت کو که در پست های قبلی اشاره کردم..
حتما داستان آفتابه رو براتون گفتم یا خودتون شنیدید: (برای اونایی که نشنیدن میگم)
«در گذشته هایی نه چندان دور، یه بنده خدایی قضای حاجت داشت و خیلی هم تو آمپاس بود....دوان دوان خودشو رسوند به سرویس بهداشتی امروز و چیزای دیگه دیروزی...یه نفر مسئول آفتابه ها بود و نشسته بود و آفتابه ها رو پر میکرد، روال این بود که هر کس میومد یه آفتابه برمیداشت و میرفت قضای حاجت، خلاصه این بنده خدای داستان ماهم با سرعت یه آفتابه رو برداشت و خواست بره سرویس بهداشتی که مسئول آفتابه ها گفت: کجا ؟ اون آفتابه رو بذار زمین ،یه افتابه دیگه رو بردار.....بنده خدا گفت چه فرقی میکنه حالا تو این هاگیر واگیر...مسئول آفتابه ها گفت پس من این جا چکاره ام؟ تو خیال میکنی من برای چی اینجا نشستم؟؟!»
خلاصه حکایت کارهای اداری ما تو ایرانه..
البته حل شدن کارهای ادارای پیچیده تر از ایناست..
علاوه بر اینکه طرفو باید آدم حساب کنی، برخورد فوق متواضعانه و فوق احترام آمیز، شادابی چهره و قیافه هم خیلی تاثیر داره! جنس مخالفِ آقا یا خانم کارمند هم باشی بی تاثیر نیست و 30 درصد نسبت به بقیه جلوتری!.....پیگیری زیاد و صبر ایوب هم ابزار کاره...توسل به چهارده معصوم و پیامبران اولوالعزم و دعا و انابه هم بسیار موثر هست...همه اینها هست..ضمنا شرط لازم برای حل شدن کار اراداری اینه که کارمند مربوطه شب گذشته با همسرش دعواش نشده باشه و ایشون شب خوبی رو از لحاظ روحی روانی سپری کرده باشه!
خودم یه روزگاری کارمند بودم ولی خداییش از این اداها در نمی آوردم. اتفاقا به مهندسی که همکارم بود مدام غر می زدم که چرا کار مردم رو راه نمیندازی. آخرشم فک کنم بابت همین چیزا عذرمو خواستن.
خب لامصب تو که بیکار نشستی، خیر سرت مهندس هم هستی، به جای اینکه پروژه از بیرون بگیری بیای سر کارت انجام بدی که پولت آخر ماه بیشتر باشه، کدهای سامانه همین اداره کوفتی رو درست کن ملت مدام با ارور مواجه نشن.
خب یک سری از حرفای اینجانب به اون آقای مهندس بود. به نظرت کافی بود واسه اخراجم؟! :))))))