نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

بگذار و بگذر

نوشته های احسان

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)
*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)
*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!
*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!
*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.
*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...
*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!
*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !
*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..
*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!
*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...

بایگانی
محبوب ترین مطالب

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استاد راهنما» ثبت شده است

برای فرشته (استاد راهنمای جان) در حد بالای 500 تومن و زیر یه تومن روز معلم چی مناسبه بنظرتون بخرم؟

لازمه برای  n  امین بار تکرار کنم که ایشون آقا هستند؟

نیایید یوخ براش مانتو و شال و لوازم آرایش و بدلیجات و اکسسوری و ...از این چیزا تجویز کنید....

ایشون آقا هستند.....چی خوبه بنظرتون بخرم؟

یعنی این پستمو بخونی و پیشنهاد ندی ایرانیِ آریایی نیستی!:) 

۱۵ نظر موافقین ۴ ۱۱ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۶:۳۵
کاش میشد امروز روی یکی از صندلی های مرکز واکسیناسیون برای تزریق دوز دوم ببینمتون، با اون لبخندهای قشنگ همیشگی، و قیافه متواضعی که از پشت عینک همیشه با کلاس تر به نظر میرسید..اگر دوز اول واکسیناسیون به عمر شما قد داده بود، قطعا این روزها در کنار ما بودید و چقدر دلم لک زده یکبار دیگه با شما چه در اتاقتون و چه در سلف غذاخوری با هم گپ بزنیم و از هر دری سخن بگیم، هر وقت با شما هم صحبت بودم نگران نبودم، راحت بودم و همش سبک و سنگین نمیکردم چه بگویم، متاسفانه امسال یکی از بهترین اساتید دوران کارشناسی رو که حداقل 9 واحد با ایشون پاس کرده بودم و مشاور یکی از دانشجویان ارشدشون بودم رو از دست دادیم، امروز جای خالی ایشون به شدت احساس میشه، یک آدم مهربون و متواضع، دانشیار یک رشته تخصصی و یکی از گلهای روزگار....کاش یکی از این واکسن هایی که این روزها زیاد شده به شما میرسید و بدلیل بیماری کرونا شما رو از دست نمیدادیم........روح تون شاد.. فراموشتون نمیکنم آقای دکتر...
۱ نظر موافقین ۱۵ ۰۱ مهر ۰۰ ، ۱۴:۵۸

یادمه زمانی که ملّت داشتند بازی فوق حسّاس ایران و استرالیا میدیدن، من داشتم بهره ولتاژ تقویت کننده دو طبقه حل میکردم! یا مثلا زمانی که فیلم کشتی تایتانیک گل کرده بود، من تو حال و هوای خودم بود!...مطمئنم اگر فیلم کشتی تایتانیک رو در اون برهه زمان دیده بودم، پردازشهای من در تصمیم گیری های انجام شده توسط مغزم، با پیش فرض های کاملتری فرآیند تصمیم گیری رو انجام میداد!...

این همه مقدمه چیدم که بگم همه اگر شبکه 3 ببینن من میرم شبکه 4 می بینم! فیلم های معنا گرا....هنرهای کانسپچوآل...برنامه آسمان شب و ...از این جور برنامه ها که طرفدارای خاصی دارن....البته ارادت خاصی هم به شبکه مستند دارم..امشب مستندی دیدم که طرف فقط 5 روز روی یه کلک سوار بود تا برسه به آبشاری که بتونه برای مردم بومی اون منطقه ماهی بگیره....خیلی فاز داد...

معتقدم که سراغ چیزهایی برم که اکثریت نمیرن! نمیدونم از لحاظ روانشناسی، این چه مرضیه...ولی فکر کنم یه جور مرض خاصی باشه:)

با همین مقدمه خواستم بگم چند قسمتی از برنامه زندگی پس از زندگی دیدم...خیلی جالب بود...مجری اش هم خیلی آدم منطقی و فارغ از هر گونه احساسات و جوسازی هست...برنامه شو دوست دارم..کاملا متفاوت از ژانرهایی مثل ماه عسل و از این جور برنامه هاست...موضوع برنامه ها هم افرادی هستند که یکبار تجربه چشیدن مرگ رو داشتند و دوباره به این دنیا برگشتند و به قول خود سازندگان این برنامه، شما بیننده یک پژوهش هستید...من که خیلی برام جذاب بود..خصوصا اون قسمتی که اون خانم می گفت وقتی رفتم اون دنیا اصلا نمیخواستم برگردم این دنیا و گریه های مادرم منو برگردوند....خیلی قسمت تاثیرگذاری بود.....بعد اون قسمت منم دوست داشتم دور از جون شما بمیرم!!!..ولی دیدم من بمیرم، اولا سفارش دیجی کالا دارم کی میخواد سفارشو تحویل بگیره؟ دوما، استاد راهنمام از غم فراق من زنده نمیمونه(الکی) و من یک جوان ناکام هنوز تویوتای اف جی کروزرم رو هم نخریدم و .....:)اصلا از همه مهمتر..من هنوز واکسن کرونامو نزدم! واکسن نزده بمیرم؟در هر صورت برنامه تاثیرگذاری هست..خصوصا عکسی که از تراوشات دهنی اون خانم کشیده بودند که روح آدمها به سمت بالا در حال پرواز هستند....خیلی گشتم تو اینترنت که براتون اون عکس رو بذارم ..نمیدونم چرا توفیق نداشتید:) خیلی عکس زیبایی بود...البته این عکس نبود ولی یه چیزی تو همین مایه ها.

بنظرم دیدن این برنامه جهت آمادگی بیشتر خیلی لازمه..اصلا دیدنش خالی از لطف نیست...جالب بود نظر همه مهمانان برنامه در مورد مرگ خیلی متفاوت بود با چیزی که ما فکر می کنیم!! واقعا حقیقیت قابل تاملی هست...توصیه اکیدا میکنم سمت این برنامه ها نرید.....شبکه چهار رو حداقل برای ما بذارید بمونه:) مرسی که هستی:)

۹ نظر موافقین ۱۴ ۱۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۲:۰۳

بالاخره استاد راهنمای جان، اجازت فرمودند که هجرت از تلگرام لعنت الله علیها به سمت العیاذ بالله واتساپ سلام الله علیها اتفاق بیفته!!

۲ نظر موافقین ۳ ۰۲ آبان ۹۸ ، ۱۵:۴۵

۱.استاد راهنمای جانِ بنده رو در این عکس بارسم شکل پیدا کنید.(۲ نمره)

۲. خود منو با رسم شکل پیدا کنید(۳ نمره!)

۳۲ نظر موافقین ۱۵ ۲۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۵۲

بعضی وقتها دستم به کار نمیره...اصلا حوصله ندارم سمت مقاله ها برم، هرکاری میکنم که خودمو مجاب کنم که باید در فلان تایم فلان کار انجام بشه فایده ای نداره! حتی شده سینه خیز هم رفتم سمت مقاله هام، ولی در نهایت بازم برگشت خوردم!:)

امروز یه پلتیکی زدم و به حساب خودم در یک حرکت منحصر به فرد سرخودمو گول مالیدم! روش کار به این صورت انجام شد که یه پیام گذاشتم تو تلگرام برای یکی از دانشجوهای دکترا که امروز بیا در مورد فلان موضوع و مقالاتش بحث کنیم...اتفاقا امروز دانشگاه بود و استقبال کرد.(لازمه خدمتتون عرض کنم که ایشون هم آقا بود یا دیگه دستتون اومده؟:)))

بالاخره خودمو به دانشگاه رسوندم و نشستیم با هم یکساعتی بحث کردیم..خیلی هم خوب بود..

بعد این دوستمون گفت ساعت سه قرار گذاشتیم با یه هدیه بریم پیش دکتر (یعنی استاد راهنمایِ جان!) و روز معلم رو بهش تبریک بگیم...گفتم چه خوب..منم میام!  (لطفا با لحن بابا پنجعلی نخونید:))گفتم هر چی هم خریدید منم شریک دنگی حساب میکنیم...گفت باشه

نزدیکای ساعت ۳ زنگ زد که بیا پایین با هم بریم....کلا سه تا دانشجوی دکترا بودیم که یکی هم تو راه به ما ملحق شد شدیم چهارتا...گفتم چی خریدید حالا؟ گفت پشمک حاج عبدالله!:)

گفتم دیگه چیز بهتر از این نبود؟ گفت نه این به صرفه تره تازه جعبه چوبی هم داره!:) میخواستم بگم من نمیام که دیدم به ضررمه!

خلاصه چهارتا دانشجوی دکترا با یک فروند پشمک حاج عبدالله رسیدیم خدمت استاد راهنمایِ جان! آدم با بلفی و لی لی بیت و گوریل انگوری جایی بره با این دانشجوهای ۲۰۱۹ جایی نره!

خلاصه رفتیم و بعد احوالپرسی بچه ها پشمک حاج عبدالله رو  تقدیم کردند و استاد راهنمایِ جان هم تشکر کرد  و من کلی سرخ و سفید شدم که آخه روز معلم کی پشمک حاج عبدلله میبره؟ پشت دستمو داغ کنم که دیگه با این بی سلیقه ها نه جایی برم و نه دنگی هدیه بخرم!:)


۲۹ نظر موافقین ۱۸ ۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۸:۴۵

امروز بعد مدتها، رفتم سلف دانشگاه...خیلی وقت بود نرفته بودم

سلف برای دانشجوهای ارشد و کارشناسی یه حال و هوای دیگه داره ولی برای دانشجوهای دکترا اینطور نیست...شاید حداقل برای من اینطوریه.... هر چند سلف دانشجویان دکترا با کلاستره و امکاناتشم بیشتر..امروز دقت کردم رو همه میزها، شیشه مخصوص آبلیمو بود..نهارم قیمه بادنجان؟ بادمجان؟  بود! البته یه آلترناتیو غذایی هم داشتند که ماکارونی بود... چون آبلیمو مفت بود من دو سه تا لیوان آبلیمو نمک درست کردم زدم تو رگ! (روش تهیه یا بقول دکتر یونس، رسپی، یک هشتم لیوان آبلیمو، بقیه اش آب +اندکی نمک به مقدار لازم) عشق منه!

امروز هر کاری کردم استاد راهنمایِ جان رو نتونستم ببینم، رفتم سر کلاسش از لای در یواشکی دید زدمش! امسالم پیراهن مشکی شو پوشیده بود..دلم برای سخت گیری ها و لبخندهاش تنگ شده! عملا دو سه ساله منو از زندگی ساقط کرده ولی فداش بشم، عاشقانه دوستش دارم(همینجا جهت تنویر افکار سرگردان و منحرف بگم هر دو آقا هستیم(اهوم...))..امیدوارم تا روز جدایی و اخذ مدرک همینطور عاشقانه دوستش داشته باشم..

منو خیلی تحویل میگیره منم خیلی براش احترم قائلم...نمیدونم ما دو تا چرا زودتر همدیگه رو پیدا نکردیم!

دیروز برای یه عزیزی دسته گل خریدم به مناسبت روز تولدش و با تب سی فرستادم در محل کارش! خود گل شد 160 تومن...هزینه تب سی هم 11 تومن شد که من 15 تومن بهش دادم گفتم بقیه شم باشه برای خودت! خدایا خودت شاهدی که من برای ریا اینا رو نمیگم اینجا..میگم بقیه هم یاد بگیرن شاید برای منم از اینکارا بکنن؛ نه خدائیش اخلاص رو حال میکنی؟:))(ضمنا برای تنویر همون افکار منحرف عرض کنم که باز هر دومون یعنی هدیه دهنده و هدیه گیرنده آقا بودیم! من نمیدونم چرا اینا رو باید به شما بگم آخه؟:))

خدایا بخاطر همه نعمتهای قشنگت از جمله این روزها ممنون..

این آهنگ که اسمش مشک هست رو  افشین آذری خونده که بنظرم قشنگه، حیف که آذری بلد نیستم و دقیقا نمیدونم چی میگه..البته یه چیزایی متوجه میشم:

 

 

 

دریافت

 

 

۲۰ نظر موافقین ۸ ۲۶ شهریور ۹۷ ، ۰۰:۰۷
بالاخره تموم شد و رفت!
نانازا و خوشگلای من بالاخره افتخار دادن و آزمون جامع بنده رو برگزار کردند!
اینجا گفته بودم که یه چندماهه لنگ در هوام! بالاخره پریروز علت تامّه چسبید به علت ناقصه و جلسه آزمون من برگزار شد...
جاتون خالی....کلی سوال پیچم کردن و من حسابی اومدم براشون! اونا بپرس و من جواب بده! تا بالاخره روشونو کم کردم و گردنم از ابر سوالاتِ نتراشیده و نخراشیده شون کشیدم بالا ..آزمون من شفاهی بود ولی از ده تا آزمون کتبی سه ساعته سخت تر! نشون به اون نشون که یکی از دانشجوها تو همین آزمون جامع یکم بندری جواب میداده به سئوالاتشون، که استادتمامِ، 68 ساله از عصبانیت و به نشانه اعتراض، جلسه رو ترک کرده و دانشجوی بیچاره رو انداخته! خدائیش من استرس گرفته بودم و مثل نقیِ معمولی نزدیک بود پلک چشمِ سمت چپم تیک عصبی بگیره و مثل چرغ راهنما چشمک بزنه!  کل تابستونم تقریبا رفت بس که درس خوندم! آخه اینم شد زندگی؟؟؟؟؟؟؟ (با لحن اون خانومه که تو تو تیزر تبلیغاتی تلویزیون میگه بخونید) نه خدا رو شکر، استاد راهنمای توپی دارم!
خدائیش نمیدونم چرا محبّتم به استاد راهنمام روز به روز بیشتر میشه؟ جدی میگم اینو....نه اینکه فکر کنید  به این دلیله که استاد راهنمام فقط یه دختر داره و خونه شونم تو سعادت آباده ها..نه اصلا اینطور نیست....اصلا از کجا معلوم دختر خانومشون مجرد باشه و منم مجرد باشم و  دو تامون قصد ازدواج داشته باشیم و  منم اونو بپسندم؟...تازه دختر خانومش که آلمانی نیست! فکرتونو منحرف نکنم اصلا...ولی نمیدونم چرا من اینقدر استاد راهنمامو دوست دارم...باید ارتباطاتمو بیشتر کنم باهاش...اصلا نگاهشو به زندگی دوست دارم...بگذریم...
این چند وقت اسب سفیدم خیلی آزارم داده...شما که غریبه نیستید.....دیگه خسته ام کرده...یه تویوتای اف جی برسون خدا.....چی میشه مگه؟.....از دینام و استارات و باتری و تسمه دینام، همش تو همین چند روز خراب شد! استارت رو دیگه نگو، روز قبلِ امتحان جامعم، تو اتوبان همت و زیر پل شریعتی عمرشو داد به شما، یهو دیدم بوی کوکوسبزی سوخته از زیر کاپوت زد بیرون!....خدا برادران امداد خودرو رو حفظ کنه که یه ربعه خودشونو رسوندن و با 20 هزارتومن ماشینو راه انداختن تا خودمو به علی باطری ساز برسونم و من 230 تومن بدم یه استارت نو بخرم...تو این چند روز با احتساب این استارت نزدیک یک میلیون تومن خرج تعمیرات اسب سفیدم شده! اصلنم نمیگم این شد زندگی؟؟؟؟؟؟؟نوش جون اسب سفیدم!
زمانِ رئیس جمهور قبلی می گفتن یه کاری میکنه همه عضو کمیته امداد بشن، الان رئیس جمهور فعلی یه کاری کرده همه به فکر تعمیراتن.....کار تعمیراتیها الان سکه شده..دیگه کسی جنس نو نمیخره! البته خودمو میگم ...شما رو نمیدونم که 4 درصدی هستید یا 96 درصدی؟ ما که فعلا رفتیم قاطی 96 درصدی ها..اصلنم درد نداره!
خدا لعنتت کنه ترامپ من میخواستم آزمون جامعم تموم شد یه تب لت بگیرم، یه ایکس باکس بخرم برای بچه خواهرم، دو سه تا سکه بخرم هدیه بدم به این و اون، همه رو زدی پکوندی! ببینید چطور این پیرزن بدبخت رو سرکار گذاشته؟ روحانی که جای خود داره!
 

دریافت
  یه چند ماه سر من تو کتاب بودا...ببین چه مملکتی درست کردید! خدایا نمیشه روحانی رو بگیری ازمون رئیس جمهور کرواسی رو بذاری جاش؟ مگه چی میشه؟  خدائیش حیف شد کرواسی قهرمان جهان نشد! چند وقته به ذهنم خطور کرده یه فرصت مطالعاتی برم کرواسی....از اونجا هم برم آلمان..البته با این وضعیت دلار و مشغله کاری گمونم ترپاخ تپّه هم گزینه بدی نباشه!
به همه توصیه کردم.. به خودمو و شما هم توصیه میکنم، با این افکار منفی زندگی تونو خراب نکنید! به جهنم که خشکسالیه، جهنم که سکه فلان قدره! به جهنم که دلار شده خداتومن! به این چیزا اصلا فکر نکنید...خودتونو عشقه، 25 سالگی شما و 107 سالگیِ من دیگه تکرار نمیشه! ولی روحانی تَکرار میشه! این روزا رو دریابید..هر چیزیو میتونید بخرید درنگ نکنید، نمیتونید بخرید، غصه نخورید! از زندگی تون لذت ببرید! از بوئیدن یه گل گرفته تا بوئیدن عطرِ .... و  خلاصه کوچکترین و بزرگترین لذت های زندگی تون...خدایی که روزیِ کرم خاکی رو تو اعماق زمین میده و مورچه ها رو فراموش نمیکنه و تا حالا ما رو رها نکرده به حال خودمون، بعد از این هم رهامون نخواهد کرد، از همه تون برای مقاومتی که سرسختانه برای زنده موندن میکنید ممنونم...به مقاومتتون ادامه بدید دوستان!
بعد آزمون جامع دیدم دانشجوهای دانشگاهمون اسباب بازی ساختن...پرسیدم گفتند پروژه درس سه واحدیه! جهت تنوع بدم نیومد وایسم و یکم تماشا کنم..کلی هم سوال پیچشون کردم بنده خداها همه رو جواب میدادن!
 
 
 
راستی یه خبر خوب بهتون بدم: فلشم پیدا شد! یادتونه اینجا چقدر ناراحت بودم....خلاصه گفتم که خیلی نگران نباشید و دیگه دنیال فلشم نگردید چون پیدا شد! ممنون که خیلی بفکر فلش من بودید:)
 
 
۱۷ نظر موافقین ۱ ۲۹ تیر ۹۷ ، ۰۷:۲۱