تو کشور ما در مورد برخی از موضوعات نباید صحبت کرد چون کاپاسیتانس وجود نداره و به سَتیوریشن رسیده!
همینطور تو همین بلاگ
موضوعاتی نظیر سیاست اقتصاد دین جامعه و..
ماشالا همه هم یه پا نظریه پردازند و کارشناس!، تو کلاسام هم امتحان کردم یه الف بچه بدون هیچ مطالعه کافی ممکنه کل یه تفکر،مکتب یا یه نظام سیاسی رو بدون دلیل بشوره بذاره کنار یا بدون دلیل همچین ازش حمایت کنه که رگ گردنش بزنه بیرون
مثلا دانشجو داشتم ذوب در هیتلر بوده! یا امثال اون... یا خیلی از نحله های فکری، به عنوان مثال از خواننده ترانه سوسن خانم (هومن گامنو) دانشجوم بوده تا بعضی از این یقه سفیدها...خلاثه
معمولا من بحث که میکنم براش مقدمه میگم و بعد از مقدمه چینی لازم برای شنوندگان به نتیجه های خوبی میرسیم
ولی بحثهای مقطعی ما رو به ساحل و سرمنزل نتیجه نخواهد رسوند، نظیرش پست قبل که علیرغم اینکه بارها خودم رو از گذاشتن چنین پست هایی نهی کرده بودم ولی گذاشتم و سرانجام پشیمون شدم
که اگر احترام به مخاطب و نظراتشون نبود قطعا حذفش میکردم
جامعه ما و ما ایرانیها کلا نسبت به این مسائل دچار یه گاردی هستیم که با توجه به سوابق ذهنیمون، نخونده یا نشنیده سریع گارد میگیریم
البته حق هم داریم بس که درست یا غلط در مورد این مسائل بحث شده و هر کارشناس و غیر کارشناسی در مورد این مسائل نظر داده و همونطور که عرض کردم به سَتیوریشن رسیدیم!
خدا پدر و مادر رامبد جوان رو بیامرزه که بهترین ژلوفن رو برای جامعه تجویز کرده، واقعا نیاز ما بیشتر جنابخان و دوّو دوّ و دوّ هست نه این مسائل، چون واقعا تو این مسائل رفوزه هستیم و شدیم و موندیم تو کلاف سردرگمش!
بی خیال...مهمه اینه که : حال من چطوره؟ عــــــــــــالی........حال همه چطوره؟ عــــــــــالی!!!!!