نمیدونم چرا امروز از این آهنگ خوشم اومده....
در کنار ضرب آهنگ قشنگی که داره سوز هم داره.....البته نه از اون سوزها که میگن درو ببند سوز میاد!
میدونید موسیقی متن کدوم سریاله یا لازمه بگم؟
نمیدونم چرا امروز از این آهنگ خوشم اومده....
در کنار ضرب آهنگ قشنگی که داره سوز هم داره.....البته نه از اون سوزها که میگن درو ببند سوز میاد!
میدونید موسیقی متن کدوم سریاله یا لازمه بگم؟
امروز بدجوری لیز خوردم ولی خدا رحم کرد طوریم نشد..
جلوی در اتاقکی که برای پروژه ساختیم خیلی لیزه منم اصلا حواسم نبود..
از یه زاویه ای لیز خوردم هر چی فکر میکنم یادم نمیاد.....یعنی چهارشاخ گاردان رفت رو هوا!!
شانسم ساعدم نقش ضربه گیر رو ایفا کرد و منو نجات داد.
یکم درد داشت ولی زود خوب شد....زخمی هم نشدم شکر خدا
راستی یادم رفت بگم دیروز بهم زنگ زدن برای تدریس یه دوره تخصصی...دوره واقعا تخصییه و پولی هم که میدن از اون تخصصی تر..فقط خیلی دیلی داره پول دادنشون!
با کمال میل پذیرفتم..گفتند از دانشجوهای دوره قبل فیدبک گرفتن از تدریسم خیلی راضی بودن و گفتن چیز یاد گرفتن...خوشحال شدم
البته به روش نیاوردم پول دوره قبلی رو با دوماه تاخیر دادن..چون سریع یادم افتاد اینجا تهرانه نه فرانکفورت!
همینکه تماس گرفته و مشتری شدن خدا رو شکر
در پایان این جمله رو خیلی دوست دارم:
عجب روزی بود امروز
هنوز زانوهام داره تیر میکشه بس که امروز پله رفتم بالا و پایین
فردا بازدید داریم و نهایتا باید آماده باشیم
برد لن هم که امروز برامون بازی دراورد...در آینده نزدیک دارم براش
البته ما هم خیلی بهش بی محلی کردیم
برای دکتر.ک ایمیل زدم روز معلم رو تبریک گفتم و گفتم اگر ممکنه بنده رو به غلامی قبول بفرمایید.. یه چراغ سبز کوچولو نشون داده ، ببینم آیا امسال بالاخره باهاش همداستان خواهم شد که مراد ما بشه و ماهم مریدش؟
کلی باید رزومه بفرستم این آبادی و اون آبادی..هر آبادی هم کدخدا داره تا دلت بخواد...اصلا هم حسش نیست بخدا
بعضی موفقیت ها خیلی دنگ و فنگ دارن....کلا روح و روان آدم رو مثل این مداد تراش رومیزی ها می تراشن میریزن زمین!!!
حرص و جوشش یه طرف، بیم و امیدش یه طرف، هزینه ثبت نامش یه طرف، وقت و زمانش یه طرف!!!
آقای راننده سرنوشت!!!!!!!! میشه یکم یواشتر؟؟ دارم میارم بالا....
خدایا ناشکری نمیکنم ولی چه خبره این شش ماهه اول سال 95؟؟ همه اتفاقات بناست این شش ماهه اول سال اتفاق بیفته؟
نکنه بعدش باید تیک آف کنیم بیایم اون دنیا؟؟ ما رو که میشناسی...ما پایه ایم! چه اینور چه اونور!! (نه غلط کردم! شوخیشم جالب نیست! اگر اجازه بدی هنوز دوست داریم اکسیژن مصرف کنیم!!!)
در هر صورت این روزا به تمرکز بیشتری نیاز دارم...و باید تاریخ ها رو حفظ کنم...ثبت نام..مصاحبه! مراوده! مذاکره!! مشاعره!!!
تصورش هم برام سخته
بقول رضا صادقی؛ وایسا دنیا من میخوام پیاده شم!!!
اسم این ترانه "همه رقم موجود است" هست
یک ترانه اجتماعی، انتقادی تا قسمتی سیاسی با لکه های شوخ طبعی با وزش باد ملایم ابتکار... که به تدریح بر سرعت نقدها افزوده خواهد شد!
(چی گفتم :دی.... کم کم برم جای مهندس اصغری هوا رو پیش بینی کنم!)
چند سال پیش من این آهنگ رو گوش کردم که نمیدونم اخیرا چطور دوباره سر و کله اش پیدا شد!!
نوع کار جالبه بنظرم...
صرفنظر از دیدگاه انتقادی شاعر که بنده نظر خاصی ندارم ولی مشکلات اجتماعی رو به خوبی به تصویر میکشه
بازهم تاکید میکنم صرفا به عنوان یه آهنگ انتقادی این رو گذاشتم و اصلا هدف و منظور خاص سیاسی ندارم
همینطور به منفی بافی صرف هم اعتقاد ندارم که بگیم همه چی تمومه و کلا ناامید شیم، چون بنظرم تا شقایق هست زندگی...
ولی صرفنظر از برخی موارد حقایقی هم در شعر شاعر این آهنگ وجود داره